روزهای پایانی تولید سریال شوق پرواز
روزهای پایانی تولید سریال یدا... صمدی
بخش‌های آمریکای «شوق پرواز»، در ایران تصویربرداری شد
سریال «شوق پرواز» با موضوع زندگی شهید سرلشگر عباس بابایی آخرین مراحل تولید خود را سپری می‌کند.
به گزارش «بانی فیلم»، مجموعه تلویزیونی «شوق پرواز» به کارگردانی یدا... صمدی و تهیه‌کنندگی جواد نوروزبیگی خرداد 88 کلید خورد و تصویربرداری آن در شهرهای قزوین، تبریز، اصفهان، بوشهر، دزفول، دماوند و تهران انجام شد. گروه تولید قصد داشتند بخش‌هایی از این مجموعه را در یک کشور اروپایی تصویربرداری کنند. این قسمت‌ها در قصه به جای لوکیشن‌های آمریکا معرفی می‌شد، اما به دلیل کمبود بودجه، در نهایت اردیبهشت امسال این سکانس‌ها- که شامل بخش‌های داخلی و اتاق فرماندهی پایگاه هوایی آمریکا و منزل شهید بابایی است- در دکورهایی داخل تهران ضبط شد.
ساخت این دکورها را اصغر نژادایمای به عهده داشته است. ساخت موسیقی این سریال توسط محمدرضا علیقلی به پایان رسیده است و ترانه تیتراژ نیز نخواهد داشت. طراحی و اجرای جلوه‌های ویژه کار را نیز کامران سحرخیز به عهده دارد.
این سریال در 22 قسمت 45 دقیقه‌ای در گروه مجموعه‌های تلویزیونی شبکه یک تولید می‌شود و برخلاف اخبار مختلف، هنوز مسؤولان شبکه یک برای پخش آن تصمیم‌گیری نکرده‌اند، اما احتمال می‌رود این سریال از مرداد امسال به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت شهید بابایی (15 مرداد) به صورت هفتگی روی آنتن رود.
شهاب حسینی در این مجموعه نقش شهید بابایی، معاون وقت عملیات نیروی هوایی ارتش را بازی کرده و دیگر بازیگران اصلی سریال عبارتند از: اکبر عبدی، افسانه بایگان، سعید نیکپور، حسن جوهرچی، شهرام حقیقت‌دوست، ستاره اسکندری، کوروش تهامی، بهمن زرین‌پور، مینا جعفرزاده، مهران رجبی، فخرالدین صدیق‌شریف، مختار سائقی و ... .
این سریال با همکاری مؤسسه فرهنگی هنری شاهد تولید می‌شود. فیلمنامه شوق پرواز را فرهاد توحیدی، حسین تراب‌نژاد و مهدی محمدنژادیان نوشته‌اند، مدیر تصویربرداری پروژه حسن پویا، صدابردار آرش برومند، طراح چهره‌پردازی سعید ملکان و طراح لباس ژاله زکی‌زاده است.
بخش‌های آمریکای «شوق پرواز»، در ایران تصویربرداری شد
سریال «شوق پرواز» با موضوع زندگی شهید سرلشگر عباس بابایی آخرین مراحل تولید خود را سپری می‌کند.
به گزارش «بانی فیلم»، مجموعه تلویزیونی «شوق پرواز» به کارگردانی یدا... صمدی و تهیه‌کنندگی جواد نوروزبیگی خرداد 88 کلید خورد و تصویربرداری آن در شهرهای قزوین، تبریز، اصفهان، بوشهر، دزفول، دماوند و تهران انجام شد. گروه تولید قصد داشتند بخش‌هایی از این مجموعه را در یک کشور اروپایی تصویربرداری کنند. این قسمت‌ها در قصه به جای لوکیشن‌های آمریکا معرفی می‌شد، اما به دلیل کمبود بودجه، در نهایت اردیبهشت امسال این سکانس‌ها- که شامل بخش‌های داخلی و اتاق فرماندهی پایگاه هوایی آمریکا و منزل شهید بابایی است- در دکورهایی داخل تهران ضبط شد.
ساخت این دکورها را اصغر نژادایمای به عهده داشته است. ساخت موسیقی این سریال توسط محمدرضا علیقلی به پایان رسیده است و ترانه تیتراژ نیز نخواهد داشت. طراحی و اجرای جلوه‌های ویژه کار را نیز کامران سحرخیز به عهده دارد.
این سریال در 22 قسمت 45 دقیقه‌ای در گروه مجموعه‌های تلویزیونی شبکه یک تولید می‌شود و برخلاف اخبار مختلف، هنوز مسؤولان شبکه یک برای پخش آن تصمیم‌گیری نکرده‌اند، اما احتمال می‌رود این سریال از مرداد امسال به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت شهید بابایی (15 مرداد) به صورت هفتگی روی آنتن رود.
شهاب حسینی در این مجموعه نقش شهید بابایی، معاون وقت عملیات نیروی هوایی ارتش را بازی کرده و دیگر بازیگران اصلی سریال عبارتند از: اکبر عبدی، افسانه بایگان، سعید نیکپور، حسن جوهرچی، شهرام حقیقت‌دوست، ستاره اسکندری، کوروش تهامی، بهمن زرین‌پور، مینا جعفرزاده، مهران رجبی، فخرالدین صدیق‌شریف، مختار سائقی و ... .
این سریال با همکاری مؤسسه فرهنگی هنری شاهد تولید می‌شود. فیلمنامه شوق پرواز را فرهاد توحیدی، حسین تراب‌نژاد و مهدی محمدنژادیان نوشته‌اند، مدیر تصویربرداری پروژه حسن پویا، صدابردار آرش برومند، طراح چهره‌پردازی سعید ملکان و طراح لباس ژاله زکی‌زاده است.
«شهاب حسینی» کاندیدای ایفای نقش «شهیدعلی هاشمی» شد
«شهاب حسینی» کاندیدای ایفای نقش «شهیدعلی هاشمی» شد
خبرگزاری فارس: کارگردان فیلم «دلاور هور» گفت: در حال حاضر شهاب حسینی را برای نقش کاندیدا کرده‌ام اما فعلا با خود ایشان در این خصوص صحبتی نداشته‌ام و باید دید وی در زمان تولید فیلم در چه وضعیت کاری به سر می‌برد.
علی‌اصغر شادروان در گفتوگو با خبرنگار سینمایی باشگاه خبری فارس «توانا» در خصوص مراحل تولید فیلم سینمایی «دلاور هور» گفت: روز گذشته با استانداری و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان قراردی برای تولید فیلم بسته شد.
وی در ادامه افزود: هم اکنون که انعقاد قرارداد قطعی شده، بنده با جدیت در تلاش برای نوشتن فیلمنامه هستم و تصمیم دارم در جمع‌آوری مستندات از اطلاعات همرزمان وی در جبهه و همین‌طور خاطرات خانواده این شهید استفاده بهینه برای نگارش فیلمنامه انجام دهم.
کارگردان فیلم «پاتک» درپاسخ به این سؤال که آیا شخص خاصی را برای ایفای نقش شهید «علی هاشمی» در نظر گرفته‌اید یا خیر اظهار داشت: در حال حاضر شهاب حسینی را برای این نقش کاندیدا کرده‌ام اما فعلاً با خود ایشان در این خصوص صحبتی نداشته‌ام و باید دید وی در زمان تولید فیلم در چه وضعیت کاری به سر می‌برد و آیا می توانیم با همدیگر در این فیلم همکاری داشته باشیم یا خیر.
به گزارش توانا، «دلاور هور» نام موقت جدیدترین اثر سینمایی شادروان است و داستان آن درباره بخش‌هایی جالب از زندگی، مبارزات و شهادت «شهید علی هاشمی» در منطقه هور است.
خبرگزاری فارس: کارگردان فیلم «دلاور هور» گفت: در حال حاضر شهاب حسینی را برای نقش کاندیدا کرده‌ام اما فعلا با خود ایشان در این خصوص صحبتی نداشته‌ام و باید دید وی در زمان تولید فیلم در چه وضعیت کاری به سر می‌برد.
علی‌اصغر شادروان در گفتوگو با خبرنگار سینمایی باشگاه خبری فارس «توانا» در خصوص مراحل تولید فیلم سینمایی «دلاور هور» گفت: روز گذشته با استانداری و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان قراردی برای تولید فیلم بسته شد.
وی در ادامه افزود: هم اکنون که انعقاد قرارداد قطعی شده، بنده با جدیت در تلاش برای نوشتن فیلمنامه هستم و تصمیم دارم در جمع‌آوری مستندات از اطلاعات همرزمان وی در جبهه و همین‌طور خاطرات خانواده این شهید استفاده بهینه برای نگارش فیلمنامه انجام دهم.
کارگردان فیلم «پاتک» درپاسخ به این سؤال که آیا شخص خاصی را برای ایفای نقش شهید «علی هاشمی» در نظر گرفته‌اید یا خیر اظهار داشت: در حال حاضر شهاب حسینی را برای این نقش کاندیدا کرده‌ام اما فعلاً با خود ایشان در این خصوص صحبتی نداشته‌ام و باید دید وی در زمان تولید فیلم در چه وضعیت کاری به سر می‌برد و آیا می توانیم با همدیگر در این فیلم همکاری داشته باشیم یا خیر.
به گزارش توانا، «دلاور هور» نام موقت جدیدترین اثر سینمایی شادروان است و داستان آن درباره بخش‌هایی جالب از زندگی، مبارزات و شهادت «شهید علی هاشمی» در منطقه هور است.
فیلم به امید دیدار محمد رسول اف جایزه گرفت .
یک جایزه کن برای رسول افمحمد حقیقت - پاریس: هنوز بحث درباره اجازه داشتن یا نداشتن فیلم «به امید دیدار» برای رفتن به جشنواره کن در داخل ایران ادامه دارد، که خبر رسید، آخرین ساخته محمد رسول اف توانست جایزه «فرانسیس شاله» را کسب کند!
بعداز ظهر جمعه هفته‌ای که گذشت، امیر کاستاریکا، رییس هیأت داوران بخش نوعی نگاه کن امسال در گفتوگو با نگارنده، برنده شدن فیلم «به امید دیدار» ساخته رسول اف را اعلام کرد. این جایزه ساعت هفت بعدازظهر دیروز(شنبه) در محل گراند هتل شهر بندری کن، طی مراسمی با حضور خبرنگاران رسانه‌های خارجی، به گروه دست‌اندرکاران «به امید دیدار» داده شد. در این مراسم لیلا زارع جایزه فیلم را به نمایندگی از سوی رسول اف دریافت کرد. امیر کاستاریکا رییس داوران نوعی نگاه ضمن تمجید از فیلم «به امید دیدار» رسول اف، به بازیگر این فیلم نیز تبریک گفت. گفتنی است که «فرانسیس شاله» منتقد معروف فرانسوی است که مدتی پیش درگذشت. جایزه فرانسیس شاله که هرساله به فیلم‌های شرکت کننده در بخش نوعی نگاه اهدا می‌شود، توسط یک هیأت داوری مستقل به دو فیلم از 20 فیلم شرکت کننده در این بخش داده می‌شود. جایزه فرانسیس شاله، یک جایزه اصلی دارد و یک جایزه ویژه هیأت داوران، که فیلم رسول اف توانست جایزه ویژه هیأت داوران این بخش را نصیب خود کند. بر اساس شنیده‌ها و به احتمال قوی فیلم «به امید دیدار» یکی از جوایز اصلی بخش نوعی نگاه را نیز نصیب خود خواهد کرد.
در فیلم به امید دیدار لیلا زارع - فرشته صدر عرفایی - رویا تیموریان و شهاب حسینی بازی می کنند .
پوستر فیلم جدایی نادر از سیمین برای اکران المان + یک خبر
پوستر فیلم جدایی نادر از سیمین برای اکران المان
همین یک ساعت پیش در جشنواره فیلم زنگبار
فیلم کوتاه «همین یک ساعت پیش» نوشته و کار سینا آذین، با بازی نگار جواهریان و شهاب حسینی به جشنواره فیلم زنگبار راه یافت.
این جشنواره از ۱۸ تا ۲۶ ژوئن برگزار می‌شود.
اعلام نامزدهای بهترین‌های جشنواره فجر از نگاه انجمن منتقدان
اعلام نامزدهای بهترین‌های جشنواره فجر از نگاه انجمن منتقدان
برندگان تندیس و بهترین‌های هر رشته در پنجمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران که 23 خردادماه 90 برگزار می‌شود، معرفی خواهند شد. فهرست نامزدها (به ترتیب حروف الفبا) به این شرح است:
بهترین فیلم:
1- اسب حیوان نجیبی است (سلیمان علی محمد)
2- اینجا بدون من (سعید سعدی)
3- جدایی نادر از سیمین (اصغر فرهادی)
4- سعادت آباد ( همایون اسعدیان)
5- مرهم (علیرضا داودنژاد)
6- یه حبه قند (رضا میرکریمی)
1- بهرام توکلی (اینجا بدون من)
2- علیرضا داودنژاد (مرهم)
3- اصغر فرهادی (جدایی نادر از سیمین)
4- عبدالرضا کاهانی (اسب حیوان نجیبی است)
5- رضا میرکریمی (یه حبه قند)
بهترین فیلمنامه:
1- بهرام توکلی (اینجا بدون من)
2- کامبوزیا پرتوی (خیابان‌های آرام)
3- علیرضا داودنژاد (مرهم)
4- امیر عربی (سعادت آباد)
5- اصغر فرهادی (جدایی نادر از سیمین)
بهترین بازیگر اول زن:
1- ویشکا آسایش (ورود آقایان ممنوع)
2- ساره بیات (جدایی نادر از سیمین)
3- غزل شاکری (آینه‌های رو به رو)
4- طناز طباطبایی (مرهم)
5- مهتاب کرامتی (آلزایمر)
بهترین بازیگر اول مرد:
1- حامد بهداد (سعادت آباد)
2- پرویز پرستویی (سیزده 59)
3- رضا عطاران (اسب حیوان نجیبی است)
4- پیمان معادی (جدایی نادر از سیمین)
5- مهدی هاشمی (آقا یوسف)
بهترین بازیگر مکمل زن:
1- مهناز افشار(سعادت آباد)
2- شایسته ایرانی (آینه‌های رو به رو)
3- کبری حسن‌زاده (مرهم)
4- ریما رامین‌فر(یه حبه قند)
5- آنا نعمتی (برف روی شیروانی داغ)
بهترین بازیگر مکمل مرد:
1- امیر آقایی (سعادت آباد)
2- محسن تنابنده (ندارها)
3- شهاب حسینی (جدایی نادر از سیمین)
4- شاهرخ فروتنیان (آقا یوسف)
5- هدایت هاشمی (یه حبه قند)
بهترین فیلمبرداری:
1- بهرام بدخشانی (راه آبی ابریشم)
2- حمید خضوعی ابیانه (یه حبه قند)
3- محمود کلاری (جدایی نادر از سیمین)
4- فرخ مجیدی (فرزند صبح)
5- نادر معصومی (مرگ کسب و کار من است)
بهترین تدوین:
1- حسن حسن‌دوست (یه حبه قند)
2- بهرام دهقانی (اینجا بدون من)
3- هایده صفی‌یاری (جدایی نادر از سیمین)
4- نازنین مفخم (گلچهره)
5- محمدرضا مویینی (سعادت آباد)
بهترین موسیقی متن:
1- حامد ثابت (اینجا بدون من)
2- فردین خلعتبری (آینه‌های رو به رو)
3- محمد سپهری شکیب (مرهم)
4- محمد رضا علیقلی (یه حبه قند)
5- کارن همایون‌فر(مرگ کسب وکار من است)
جایزه خلاقیت و استعداد درخشان (ویژه سینماگران جوان و فیلم اولی):
1- نگار آذربایجانی (آینه‌های رو به رو)
2- آیدا پناهنده (قصه داود و قمری)
3- امیر ثقفی (مرگ کسب وکار من است)
4- هومن سیدی (آفریقا)
5- فردین صاحب‌الزمانی (چیزهایی هست که نمی‌دانی)
جایزه استفاده‌خلاقانه از دستاوردهای فنی:
1- هدیش بیگدلی شاملو وعباس شوقی (جلوه‌های ویژه خیابان‌های آرام)
2- مجید یوسف‌زاده ( تیتراژ شش نفر زیر باران)
3- ابراهیم حقیقی (تیتراژ راه آبی ابریشم)
4- سعید ملکان ( چهره پردازی راه آبی ابریشم، فرزند صبح و آلزایمر)
5- محسن شاه ابراهیمی (طراحی صحنه یه حبه قند)
همین یک ساعت پیش
همین یک ساعت پیش
دستی سفید روی قابی سیاه ... در باز می شود و تو انتظار کسی را نداری که پشت آن باشد.. اما او آمده است با همان شمایل دیرینه ... نگاهت می کند و تو فکر می کنی چقدر عوض شده ای و شاید چقدر... عوضی!
همین یک ساعت پیش می شد خود را خوشبخت حس کرد و درست یک ساعت بعد دیگر هیچ دستاویزی برای بودن نداشت... زندگی به همین سادگی است که حتی باورت نمی شود که اگر تمام عکس های دنیا را هم تو گرفته باشی روزی عکست را بر دیوار خواهند زد و به چشمان غمگینت خواهند خندید.
سفیدی دیوارها و پوست زن هیچ نشانی از پاکی برایت تداعی نمی کند تنها چون خلا یی است که رهایت می کند در اندیشه ، تا بی پروا برای آن چه می شنوی حسرت بخوری... یک صحنه و نماهایی که آرزو می کنی کاش تو عکسشان می کردی... و دو وجود که می خواهند از وجود بگویند و جز زخم هایی سفید چیزی ندارند. زخم هایی که حالا چون ردی سرخ جای قلبشان می تپد و این تنها مدال افتخاری ست که بر سینه دارند..
...فقط یک چیز خواستم... برنگرد!
و همیشه بازگشت تمام آن چیزی نیست که می خواهیم... انگار از درون تراشیده باشدنت و تو چون حجمی سنگی اما تو خالی تلو تلو خوران لحظه ای بایستی و به عقب نگاه کنی... آنقدر خالی شده ای که پاهایت توان لحظه ای سکون را ندارند... همان جا زمین می خوری و نگاه شکسته ات تمام عکس های پشت سرت را روی صورتت تف می کند.
مرد از حجم دردهای نا تمامش می گوید و زن خوشی های تو خالی اش را بغض می کند.. انگار هیچ کدام برای هم حرف نمی زنند.. انگار تنها دیوار های سفید بی قاب هستند که گوش می دهند و قهقهه ی کفش های زن روی زمین تنها بازخوردی است که می توان انتظار داشت.
زن به پای مرد میافتد و کفشی دور را بهانه می کند و مرد انگار پاهایش را سیمان می گیرند، آنقدر سنگین می شود که قدمی ، برایش سال هاست. و تو فکر می کنی چرا برای همه ی چیزهای مضحک این قدر گریه میکنی!
سر جایت تکان نمی خوری و سعی می کنی نفس حرف های مرد را بشنوی .. آنجا که تمام آنچه در لحظه ای بر سرش ویران شده و این همه سال رویش مانده را ، دانه دانه بر میدارد و با رنج روی چشمان زن می پاشد... و زن با لبخندی تلخ تمام ویرانه ها را می خورد و شاید فقط به این فکر می کند : شب باید روی همان نیمکت کهنه ای بخوابد که یک ساعت پیش رویش چای می خورده و به خوشبختی بی حدش فکر می کرده است.
دست روی گونه ات می کشی اما چیزی خیسش نمی کند .. پس چرا این همه داغی چرا چشمهایت می سوزند... انگار گداخته ای دورانی دور مردمک سیاه چشمانت حلقه می زند و تو دست بر حنجره می بری... تنها یک دم .. می خواهی!
خودت را میبینی که جلوی پنجره ای شیشه ای ایستاده ای و سیگار کملت را روشن می کنی... تنها نقطه ی نورانی زندگی ات... و از در که می زنی بیرون هیچوقت زن را با کفش هایی در دست و چون قدیسه ای تراشیده از مرمر میان سپیدی دیوارها نمیبینی... هیچ وقت...
و اما خود تو شانس این را داری که روبروی پرده عریض بنشینی و تیتراژ را تا نقطه ی آخر سیاهش هق بزنی و موسیقی تلخش را در حلقت فرو کنی تا این همه فریاد بیرون نزند.
پانوشت 1: فیلم عالیه... می تونم بگم جزو حس دارترین کارایی که دیدم و بهترین بازی های اقای شهاب حسینی.
پانوشت2: بی نهایت سپاس از سینا آذین عزیز برای عکس ها و رخصت اینکه چند کلمه ای از حسم رو بنویسم!
هدی مقدسی
دستی سفید روی قابی سیاه ... در باز می شود و تو انتظار کسی را نداری که پشت آن باشد.. اما او آمده است با همان شمایل دیرینه ... نگاهت می کند و تو فکر می کنی چقدر عوض شده ای و شاید چقدر... عوضی!
همین یک ساعت پیش می شد خود را خوشبخت حس کرد و درست یک ساعت بعد دیگر هیچ دستاویزی برای بودن نداشت... زندگی به همین سادگی است که حتی باورت نمی شود که اگر تمام عکس های دنیا را هم تو گرفته باشی روزی عکست را بر دیوار خواهند زد و به چشمان غمگینت خواهند خندید.
سفیدی دیوارها و پوست زن هیچ نشانی از پاکی برایت تداعی نمی کند تنها چون خلا یی است که رهایت می کند در اندیشه ، تا بی پروا برای آن چه می شنوی حسرت بخوری... یک صحنه و نماهایی که آرزو می کنی کاش تو عکسشان می کردی... و دو وجود که می خواهند از وجود بگویند و جز زخم هایی سفید چیزی ندارند. زخم هایی که حالا چون ردی سرخ جای قلبشان می تپد و این تنها مدال افتخاری ست که بر سینه دارند..
...فقط یک چیز خواستم... برنگرد!
و همیشه بازگشت تمام آن چیزی نیست که می خواهیم... انگار از درون تراشیده باشدنت و تو چون حجمی سنگی اما تو خالی تلو تلو خوران لحظه ای بایستی و به عقب نگاه کنی... آنقدر خالی شده ای که پاهایت توان لحظه ای سکون را ندارند... همان جا زمین می خوری و نگاه شکسته ات تمام عکس های پشت سرت را روی صورتت تف می کند.
مرد از حجم دردهای نا تمامش می گوید و زن خوشی های تو خالی اش را بغض می کند.. انگار هیچ کدام برای هم حرف نمی زنند.. انگار تنها دیوار های سفید بی قاب هستند که گوش می دهند و قهقهه ی کفش های زن روی زمین تنها بازخوردی است که می توان انتظار داشت.
زن به پای مرد میافتد و کفشی دور را بهانه می کند و مرد انگار پاهایش را سیمان می گیرند، آنقدر سنگین می شود که قدمی ، برایش سال هاست. و تو فکر می کنی چرا برای همه ی چیزهای مضحک این قدر گریه میکنی!
سر جایت تکان نمی خوری و سعی می کنی نفس حرف های مرد را بشنوی .. آنجا که تمام آنچه در لحظه ای بر سرش ویران شده و این همه سال رویش مانده را ، دانه دانه بر میدارد و با رنج روی چشمان زن می پاشد... و زن با لبخندی تلخ تمام ویرانه ها را می خورد و شاید فقط به این فکر می کند : شب باید روی همان نیمکت کهنه ای بخوابد که یک ساعت پیش رویش چای می خورده و به خوشبختی بی حدش فکر می کرده است.
دست روی گونه ات می کشی اما چیزی خیسش نمی کند .. پس چرا این همه داغی چرا چشمهایت می سوزند... انگار گداخته ای دورانی دور مردمک سیاه چشمانت حلقه می زند و تو دست بر حنجره می بری... تنها یک دم .. می خواهی!
خودت را میبینی که جلوی پنجره ای شیشه ای ایستاده ای و سیگار کملت را روشن می کنی... تنها نقطه ی نورانی زندگی ات... و از در که می زنی بیرون هیچوقت زن را با کفش هایی در دست و چون قدیسه ای تراشیده از مرمر میان سپیدی دیوارها نمیبینی... هیچ وقت...
و اما خود تو شانس این را داری که روبروی پرده عریض بنشینی و تیتراژ را تا نقطه ی آخر سیاهش هق بزنی و موسیقی تلخش را در حلقت فرو کنی تا این همه فریاد بیرون نزند.
پانوشت 1: فیلم عالیه... می تونم بگم جزو حس دارترین کارایی که دیدم و بهترین بازی های اقای شهاب حسینی.
پانوشت2: بی نهایت سپاس از سینا آذین عزیز برای عکس ها و رخصت اینکه چند کلمه ای از حسم رو بنویسم!
هدی مقدسی