از چای دارچین تا پاستا با شهاب حسینی


از چای دارچین تا پاستا با شهاب حسینی



 کافه هنر جایی که مدت‌هاست محلی برای گذراندن ساعت‌های غیر سینمایی شهاب حسینی شده است.

 جایی که خودش می‌گوید دوست دارد محلی باشد برای رفت و آمد و گفت و گوی دوستدارانش هر چند از لحاظ مالی هم قطعا حساب و کتاب‌های خاص خودش را داشته بخش اول ماجرا از هرچیز دیگری جدی‌تری است کافه هنر برای شهاب حسینی مثل سینما جدی است در خلق منو به کوچکترین جزئیات هم توجه شده.طراحی فضای کافه هم کار خود اوست با او درباره تمام این مسائل صحبت کردیم صحبت‌هایی که خواندن آن برای شما خالی از لطف نیست.

* ادای دین به مسئولیت اجتماعی

کافه هنر برای من به این خاطر به وجود آمد که محلی باید برای گفتگو خیلی دوست دارم تا مخاطبانم را در اینجا ببینیم و درمورد کارهایم با هم صحبت کنیم البته این کار را به تنهایی انجام ندادم و برادرم و همسرم در ایجاد این فضا به من خیلی کمک کردند چون زندگی‌ام به دو بخش کار و زندگی خانوادگی تقسیم شده بود یک روز کسی به من گفت که تو یک مسئولیت اجتماعی هم داری و باید این مسئولیت را به خوبی انجام بدهی من اینجا هستم تا جای خالی این قسمت را در زندگی‌ام پر کنم درواقع کافه هنر محلی است برای گفتگو و معاشرت تلاش برای بهتر شدن در زمینه‌های مختلف.

کافه هنر را به به کمک برادرم و همچنین همیاری همسرم اداره می‌کنم، معمولا زمان‌هایی که سر کار نیستم در کافه حضور دارم و چون منزلم هم نزدیک اینجاست سعی می‌کنم زمان بیشتری را در کافه بگذرانم برای اسم کافه به این فکر کردیم که اسمی بگذاریم که در برگیرنده همه وجوهات زندگی باشد و به «هنر» رسیدیم، هنر در معنای گسترده خودش، هنر و زندگی، هنر ارتباط و هنر گفتگو.

*فکر کردن به جنبه‌های مالی
 
خیلی‌ها از من می‌پرسند که آیا جنبه‌های مالی هم در به وجود آمدن این کافه نقش دارد؟در جواب به این سوال باید بگویم چرا که نه به هر حال اگر از لحاظ مالی بازده خوبی داشته باشد می‌توانیم به اهداف بلند مدت خودمان هم برسیم اما این همه ماجرا نیست و بیشتر جنبه ارتباطی کافه برای من اهمیت دارد این که بتوانم رو درو با مردم صحبت کنم برایم مهم است.

*از چای دارچین تا پاستا

اعضای کافه از همان اول شروع کار سعی کرده‌اند هر چیزی که در منو قرار می‌دهند باب میل مشتری باشد تا همه با رضایت خاطر این جا را ترک کنند غذاهایی خوبی توسط خانم میرمهری تهیه می‌شود قهوه‌های خوبی هم در منوی کافه داریم در بین غذاها هم تا این جا پاستاهایی که در منو داریم طرفدار زیادی دارد، البته خودم بیشتر دوست دارم این جا چای دارچین بنوشم.

*طرحی که خودم زدم

طراحی کافه را خودم انجام داده‌ام و چیزی که در حال حاضر این جا می‌بینید 70 درصد تصوری است که در ذهن من وجود داشته اگر این کافه بازده خوبی داشته باشد آن را گسترش خواهیم داد و شعبه‌های بیشتری ایجاد خواهیم کرد.

*جایی که دوستش دارم

قبل از این که این جا باشم همیشه فکر می‌کردم فقط در فیلم ها و داستان‌هاست که ممکن است کسی به خاطر بیماری عصبی یا مشکلات حاد پزشکی برای ادامه زندگی به خارج از تهران یا شهر برود ولی کم کم خودم هم به این نتیجه رسیدم به نظرم تهران شهر عجیبی شده و این برای من نگران کننده است شما در تهران با مشکلات زیادی سرو کار دارید در مورد تراکم آدم‌ها ، تراکم محلات، ترافیک، آلودگی هوا حتی در مورد روابط بین آدم‌ها با مشکل مواجه هستید شرایط زندگی در تهران واقعا سخت شده چون شهر گرانی است به خاطر همین برای زندگی کردن یک رقابت نه چندان سالم در حال وقوع است و آدم‌ها به نظر من دارند روی روحیات یکدیگر تاثیر می‌گذارند بودن در اوج این شلوغی را من بلد نیستم یعنی آماده زندگی در این شهر شلوغ نیستم به خصوص این که کاری دارم که نیاز به تمرکز و آرامش روحی دارد وقتی در تهران بودم صبح که از خانه بیرون می‌آدم تا فرمان را می‌پیچاندم در ترافیک بودم و وقتی می رسیدم در سر کار ترافیک به قدری روی ذهنم تاثیر می‌گذاشت که ممکن بود دو سه تا سلام را درست جواب ندهم که همین ها خودش باعث سو تفاهم شد شب هم آن بار خستگی را با خودم به خانه می‌آوردم و کم حوصله و عصبی در برابر خانواده قرار می‌گرفتم کار به جایی رسید که من فکر کردم از ایران مهاجرت کنم و خانواده‌ام در یک کشور دیگر زندگی کنند و خودم برای کار بیایم و بروم تا این که لواسان را پیدا کردم این جا آن قدر مزایای بزرگی دارد که دوری راهش زیاد اذیتم نمی کند .

*محبت مردم

خاطره خیلی ویژه‌ای از دیدار با مردم در کافه هنر ندارم ولی هر چه بوده محبت بوده است خیلی خوشحالم که توانستم موجی از کسانی را که پر از انرژی های مثبت هستند ملاقات کنم فضای خوبی که به من اجازه نمی‌دهد به مسائل ناامید کننده و غمگین فکر کنم برایم خوشحال کننده است .

*هنرمندان و شغل دوم

فکر می کنم علت اصلی کشیده شدن هنرمندان به سمت این شغل به عنوان کار دوم تعامل با مردم است پشت هاله ای از ابهام قرار داشتن شاید دارای یک سری جذابیت های تبلیغاتی باشد اما اگر مدتش طولانی شود مخاطب را دلزده و دل سرد می کند چون مخاطب دوست دارد کسی را که کار هنری‌اش را دنبال می‌کند بشناسد و با روحیاتش از نزدیک آشنا شود و ببیند که این آدم بدون تصویر و دوربین چه شخصیتی دارد روابط اجتماعی که برای من در این جا شکل گرفته است به من کمک کرده است که بنده اصلی خودم را فراموش نکنم و در روند کاری‌ام هم خیلی کمک کرده .

*علاقه‌ای به نام آشپزی

آدم شکمویی نیستم اما به آشپزی علاقه‌مند و از دنیای خوراکی‌ها لذت می‌برم از کار آشپزی و این که محصولی را به کسی ارائه دهم و او آن را بخورد و ابراز رضایت کند خوشم می‌آید در دنیای آشپزی شما با انواع نعمت‌هایی که خداوند آفریده آشنا می‌شوید و از این که از دل خاک این همه نعمت رنگارنگ برای ما فرستاده شده است لذت می‌برید.

*استاد پختن املت

بهترین غذایی که درست می‌کنم املت است(می خندد) باقی غذاها هنر برتری می‌خواهد که من از آن بی‌بهره‌ام مثلا من بلد نیستم برنج دم کنم و در نهایت املت را از همه غذاها بهتر درست می‌کنم خودتان تصور کنید که اگر با این توانایی‌ها بخواهم غذاهای آن چنانی درست کنم چه اتفاق‌هایی می‌افتد.

*برکت نان

عضو ثابت غذای ما به دو دلیل نان است دلیل اول برکتی است که نان با خود به همراه دارد و دلیل دوم خوش طعم بودن آن است نان حتی با غذایی که خورشت دارد جواب ویژه‌ای می‌دهد.

*هم سفره هم میز

سیستم ما این جا به شکلی است که هم از سفره استفاده می‌کنیم و هم از میز غذا خوری من خودم سفره را به خاطر این که همه را دور هم جمع می‌کند بیشتر دوست دارم اما وقتی سر سفره غذا می‌خورم پایم به شدت خواب می‌برد البته بعضی غذاها نمی‌شود پشت میز خورد مثلا خوردن آبگوشت روی میز لطفی ندارد.

*رستوران سنتی را بیشتر دوست دارم

هم رستوران‌های سنتی جذاب است و هم رستوران‌های مدرن خوب است معمولا رستوران‌های سنتی را ترجیح می‌دهم البته خیلی وقت است که فرصت رفتن به رستوران را نداشتم شما در رستوران‌های سنتی غذاهای خاصی پیدا می‌کنید که شاید در رستوران‌های مدرن کمتر دیده شود .

*خوشبختی در قناعت است

به نظرم نباید بگوییم خانواده خوشبخت یا زوج خوشبخت بلکه باید بگوییم خانواده موفق و زوج موفق خوشبختی یک بار بی دغدغه‌ای با خودش می‌آورد که انگار این آدم‌ها هیچ غصه ای‌ در زندگی ندارند در حالی که باریی که کلمه موفقیت دارد خالی از کلمه استرس و ترس و غصه خوردن برای رسیدن به اهداف زندگی نیست به موفقیت رسیدن در هر عرصه‌ای سخت است.

خوشبختی چیزی بیرون از آدم ها نیست و فکر می‌کنم که احترام به فردیت متقابل بین اعضای خانواده و بعد از آن به جامعه باعث می‌شود که انسان‌ها اعتماد به نفس پیدا کنند و کم کم به موفقیت برسند و در قالب آن موفقیت خودشان را انسان‌های خوشبختی ببینند.

خوشبختی در قلب و مغز انسان و در تعریف انسان از جهان آفرینش است و به قول حضرت علی (ع): خوشبختی در قناعت است قناعت نه به معنای خساست بلکه قناعت به موقعیتی که در آن به سر می‌بریم.

منبع: هفت صبح

عکس هایی از برنامه آبی شو

در لینک زیر مشاهده کنید



                                                           لینک















«تعبیر خواب» مرز میان سینما و تلویزیون



 «تعبیر خواب» مرز میان سینما و تلویزیون

ایمان شرافتی
روز جمعه سوم آذر مصادف با شب نهم محرم، تله فیلم «تعبیر خواب» به کارگردانی رضا دادویی از شبکه یک پخش شد که از جهات بسیاری حایز اهمیت به شمار می‏رود. بر خلاف عرف رایج انبوهی از فیلم‏های تلویزیونی یا تله فیلم‏ها که معمولاً برخلاف فیلم‏های سینمایی یا سریالها در سکوت خبری ساخته می‏شوند و در سکوت کامل هم پخش می‏شوند، تله فیلم مورد نظر از مدتها قبل با تأخیر در پخش خود، بحث‏برانگیز و خبرساز شد. حضور بازیگر گزیده‏کاری چون شهاب حسینی و تدوینگر کارکشته‏ای چون نازنین مفخم در کنار سایر عوامل حرفه‏ای نشان از اثری متفاوت داشت. گویا قرار بوده این فیلم که محصول شبکه اول سیما و موسسه ناجی هنر است، به مناسبت هفته ناجا تولید شده و در همین هفته هم روی آنتن برود. اما عدم پخش آن در زمان مقرر، علیرغم اعلام در کنداکتور پخش شبکه و اعلام رسمی وبسایت موسسه ناجی هنر، باعث شد تا حرف و حدیث‏های زیادی پیرامون این فیلم شکل بگیرد. با اینکه مسئولان شبکه و موسسه ناجی هنر از پخش آن در اسرع وقت خبر دادند، اما تأخیر چند ماهه باعث شد تا عده‏ای تحریم بازیگران فیلم «جدایی نادر از سیمین» را دلیل توقیف این فیلم اعلام کردند و گروهی موضوع بحث‏برانگیز آن را دلیل عدم پخش آن دانستند.بالاخره با بالا گرفتن اخبار پیرامون تولید و پخش این فیلم، آنونس آن از شبکه پخش شد و در روز جمعه بعداز ظهر روی آنتن رفت. از همان ابتدا و با شروع تیتراژ فیلم که با آیه ای از قرآن و به نقل از شیطان و روی پلان‏هایی از زیر آب آغاز می‏شد، می‏شد تفاوت‏های زیادی را با تله‏ فیلم‏های مرسوم تلویزیون حدس زد. چرا که معمولاً عرف این سال‏ها بوده که فیلم‏های تلویزیونی را آثاری بسیار ساده‏انگارانه و کم هزینه و بی‏دردسر برای یکبار پخش ببینیم. اما تلاش سازندگان برای گرفتن پلان‏های زیر آب نوید اثری متفاوت در این حوزه را می‏داد.سرگرد جوانی که نقش آن را شهاب حسینی بازی می‏کند، با بیماری صعب‏العلاج دخترش که روزهای آخر عمر خود را سپری می‏کند مواجه است و در جریان همان تیراندازی اول تیر خورده و بقیه داستان در ذهن او شکل می گیرد.با مروری بر قصه فیلم بخوبی در می‏یابیم که با فیلمنامه‏ای متفاوت مواجهیم. فیلمنامه‏ای که تلاش ندارد پلیس را مرد آهنین قلمداد کرده و او را شکست‏ناپذیر معرفی کند. بلکه انسانی قابل باور است که می‏توان نمونه‏ی او را در گوشه و کنار این شهر دید. از نکات خوب دیگر در شخصیت‏پردازی پلیس قهرمان فیلم، حرکت او در مسیر قهرمان و ضد قهرمان است که دست‏کم در سینمای پلیسی ما سابقه نداشته است.
رضا دادویی کارگردان این فیلم با همین تجربه‏اش نشان داد که پخته و کاربلد است و کار خود را بسیار بهتر از کسانی که در این سال‏ها فیلم پلیسی ساخته‏اند می‏شناسد. کافی است که کارگردانی این فیلم را با محصولات پلیسی اخیر تلویزیون مثل سریال «دیوار» یا «سقوط آزاد» مقایسه کرد. اگرچه در این فیلم نیز از تکنیک دوربین روی دست استفاده شده، اما پلان‏های درست و منسجم کارگردان باعث شده است تا بازی خوب بازیگران بخوبی دیده شود. پلان‏های long Take داخل کلانتری و بیمارستان نماهایی بسیار جسورانه‏اند که این روزها حتی در سینمای ما نیز کمتر شاهد آن هستیم. کار تصویربرداری این اثر نیز قابل توجه است. اشکان اشکانی که نام او را با آثار شاخص فیلم کوتاه و جایزه‏های زیادی که برده است، به خاطر دارم توانسته خواسته‏های کارگردان اثرش را بخوبی اجرایی کند. حرکت‏های نرم و یکدست و رنگ و نور بسیار خوب و متفاوت این کار علیرغم وجود بعضی اشکالات جزیی توانسته بود فضای فیلم را به سینمای نوآر نزدیک کند و شاید به جرأت بتوان گفت که این فیلم از معدود تجربه‏های سینمای ما در این ژانر است.
در این فیلم، بازی بازیگران از نقاط شاخص و شایان توجه است که قطعاً خبر از آگاهی و هوشمندی کارگردان اثر در بازی گرفتن از بازیگرانش دارد. چرا که در این فیلم تقریباً همه بازیگران فیلم از شهاب حسینی گرفته تا بازیگران کتر شناخته شده بازی قابل قبولی ارائه داده‏اند. نکته جالب در کار بازیگری این فیلم آن بود که سطح بازی‏ها با هم هماهنگ شده بود. شهاب حسینی بازیگر بسیار با تجربه‏ای است و غیر از ارائه یک بازی خوب انتظار دیگری از او نمی‏رود. اما در کنار او بازی حمید ابراهیمی واقعاً ستودنی است. بازیگر نقش زن شهاب حسینی (الهه حسینی) است نیز در اندک پلا‏ن‏های حضورش در ابتدای فیلم خوب است. تدوین یک دست و منسجم فیلم با صداگذاری مناسب و دقیق باعث شده بود به هیچ وجه گذشت زمان احساس نگردد. موسیقی متفاوت فیلم نیز از ویژگی‏های قابل توجه این فیلم است که به غیر عادی بودن فضای آن کمک زیادی می‏کند. اگرچه میزان حضور موسیقی بسیار زیادتر از حد لازم به نظر می‏رسد و گاهی باعث اذیت شدن مخاطب می‏‏شد. به هر حال چه ما این فیلم را دوست داشته باشیم و با فیلمنامه آن ارتباط برقرار کرده باشیم یا نه، نمی‏توان بر ارزش‏های موجود بر آن صحه نگذاشت. این فیلم تلاش کرده بود که با جدی گرفتن فرمت تله فیلم و نگاه سینمایی به آن، اثری در خور و شأن مخاطب ارائه کند. لذا دلایل تأخیر در پخش آن هرچه بود، نمایش آن نشان داد که با وجود هزینه‏های کم و امکانات محدود می‏توان اثری استاندارد و واجد ارزش ساخت. به هر حال این فیلم نشان از ظهور کارگردانی خلاق و کاربلد دارد که در سایه اعتماد مدیران شبکه و البته نیروی انتظامی و موسسه ناجی توانسته است هنر خود را به عرصه برساند.



عذرخواهی شهاب حسینی از منوچهر هادی : خسته بودم و ...

رفتار حرفه ای و شجاعت بازیگر خوب سینمای ما جای تحسین و تقدیر دارد
عذرخواهی شهاب حسینی از کارگردان «یکی میخواد باهات حرف بزنه»: خسته بودم و حال و روزم به لحاظ عصبی خیلی خوب و رو به راه نبود


 باید از منوچهر هادی معذرت‌خواهی کنم چرا که این نقش 60 تا 70 درصد آن چیزی شد که باید می‌شد. حسینی، بازیگر فیلم «یکی‌ می‌خواد باهات حرف بزنه» با اعلام این جمله  درباره شروع به کارش در این مجموعه در ماهنامه «فیلم» گفت: اولین بار که فیلم‌نامه را خواندم، برای نقشی که حمیدرضا پگاه بازی کرد در نظر گرفته شده بودم. در واقع می‌توانم بگویم من خودم این نقش را انتخاب کردم. از هر کس بپرسید مهم‌ترین بخش یک اتومبیل چیست، می‌گوید موتورش. یک اتومبیل باید موتور داشته باشد تا بتواند حرکت کند. این نقش هم موتور این فیلم بود. کوتاه بود و سختی‌های خاص خودش را داشت.

وی با اشاره به اینکه برای بازی در این نقش محدودیت زمان داشته است افزود: فراغت کم‌تری داشتم که بتوانم روی ریزه‌کاری و جزئیاتش کار کنم. الان هم با عذرخواهی از منوچهر هادی باید بگویم این نقش، 60 تا 70 درصد آن چیزی شد که باید می‌شد. اگر فراغتی برای گپ زدن بیشتر و تمرکز بالاتر وجود داشت، مطمئنا نقش بهتری از کار درمی‌آمد.

حسینی افزود: من هم‌زمان در شمال مشغول فیلمبرداری «من و زیبا» بودم. کاری که با عشق و علاقه‌ خاصی برای آن رفته بودم اما با چیز دیگری مواجه شده بودم و همین خیلی خسته‌ام کرده بود.

بازیگر «جدایی نادر از سیمین» گفت: از طرف دیگر به طور کل حال و روزم به لحاظ عصبی هم خیلی خوب و رو به راه نبود. اولین بار که منوچهر هادی را دیدم، زمانی بود که همراه با تهیه‌کننده و خانم آنا نعمتی به محل اقامت گروه «من و زیبا» آمدند. من اول همه از شخصیت خود منوچهر هادی خوشم آمد. به من خیلی لطف داشت و در همان ساعت اول با هم دوست شدیم. دیدم ذهنی باز دارد و می‌شود با او گپ زد.

حسینی علت پذیرش نقش را کارگردان آن دانست و افزود: دقیقا در همان زمان من با کارگردانی کار می‌کردم که اصلا اجازه تغییر به من نمی‌داد. از نظرش فیلم‌نامه وحی منزل بود؛ در حالی که ما بازیگران، انسانیم، ابزار نیستیم. باید به این انسانیت، دریافت‌ها و عواطف و احساسات بازیگر احترام گذاشته شود. کارگردانی که دلش برای کارش می‌تپد، فضایی را ایجاد می‌کند تا همه با احساسات خودشان بیایند و تاثیرهای خودشان را روی کار بگذارند تا اثر زنده‌تر شود. کار ما اصلا همین است. ما مهندس شخصیت‌پردازی هستیم. با سازه‌ای به نام کاراکتر طرفیم.

وی با اشاره به اینکه منوچهر هادی جزو کارگردان‌هایی است که به فضای گپ و گفت احترام می‌گذارد، افزود: صحنه‌ای در فیلمنامه‌ای وجود داشت که از آن مادر قصه (با بازی آنا نعمتی) بود. اما من پیشنهاد دادم که صحنه گوش دادن به قلب کودکی که اعضای فرزندانشان را به او هدیه کرده‌اند، از آن پدر باشد. برای این پیشنهاد هم دلیل داشتم. معتقد بودم این مادر در تمام این سال‌ها به اندازه کافی با فرزندش بوده و او را لمس کرده و حس کرده است. اما پدر از فرزندش دور بوده و حالا وقتش است به گونه‌ای این رشته عاطفی دوباره برقرار شود. هادی قبول کرد و خانم آنا نعمتی هم با مناعت طبعی که دارد، پذیرفت. تجربه کوتاه ولی خوبی بود.

حسینی افزود: اهدای عضو جزو موضوع‌های مورد علاقه من است. خودم هم دلم می‌‎خواهد اگر روزی دچار مرگ مغزی شدم، اعضایم اهدا شود. فیلم‌نامه، ادبیات خوب و قابل تاملی داشت و روی کاغذ هم جذاب بود.

وی در پایان درباره فیلم «یکی می‌خواد باهات حرف بزنه» گفت: فیلم شریفی بود و قرار بود منوچهر هادی آن را بسازد که بهترین تله‌فیلم‌های تلویزیون را ساخته است. همین‌ها و نقش مکملی که سخت بود و جای کار داشت، باعث شد بازی در آن را بپذیرم. معتقدم شخصیت‌ کارگردان و بازیگرها در کارشان نفوذ پیدا می‌کند. مدیرتی که منوچهر هادی داشت، باعث شده بود همه با علاقه کار کنند.

زمان پخش فیلم تلویزیونی تعبیر خواب

زمان پخش فیلم تعبیر خواب با بازی شهاب حسینی مشخص شد این فیلم روز جمعه سوم اذر ماه ساعت 15/30 از شبکه اول سیما پخش خواهد شد در خلاصه این فیلم امده شهاب حسینی در نقش یک پلیس که بر سر دو راهی قرار گرفته بازی کرده است و ...