؛یک گفتگوی زمستانی با شهاب حسینی

یک گفتگو زمستانی اما داغ ...   

 آدم کلیشه ای نیستم !    

 

                 *عکس های جدید به ادامه همین مطلب اضافه شد

 

  


سینما روز_محمدرضا طارمی و دریا صابونیها:در روزی از روزهای پاییز،قرار است برای گفتگو نزد سوپر استار سینمای ایران برویم.شهاب حسینی همان کسی است که خودش را یک ستاره نمی داند.مهم نیست،چه ستاره باشد یا نه،یکی بهترین بازیگران مرد سینمای ایران است.دوست داشتنی،با وقار و صبور که شاید به واسطه همین رفتارهایش در کنار بازی بی نقصش،شهاب حسینی شده است.باید برای مصاحبه،به خارج از تهران برویم.لواسان،جای بسیار خوبی برای گپ و گفت حسابی با شهاب حسینی است و زمان تقریبا از ظهر گذشته است که با ایشان گفتگو می کنیم:

یک گفتگو زمستانی اما داغ ...   

 آدم کلیشه ای نیستم !   

 

 

 

 

   

 

  

 
اقای حسینی،شما گفتگوهای بسیاری انجام داده اید.چطور می شود مصاحبه با بهترین بازیگر مرد سینمای ایران متفاوت از قبل باشد؟به نظر همانطور که ما بازی در یک فیلم را می پذیریم.یعنی احساس نکنیم که مخاطب پس از تماشای فیلم بگوید چرا زمان من هدر شد.گفتگو نیز باید همانطور باشد و خواننده،از خواندن ان احساس رضایت کند و به نوعی استفاده و فایده ای برایش داشته باشد.البته هرکسی ذائقه خاصی داردو این فراخور حال هر شخصی می شود.

شهاب حسینی حضورش در عرصه هنر را با اجرا در تاتر،رادیو و تلویزیون اغاز کرد.لطفا کمی بیشتر برایمان توضیح دهید .   

 

 

 بله،حضور من در این عرصه با تاتر دانشجویی و حضور در تاترهای در کرانه باد و افسانه بود.سپس رادیو و برنامه های دونیمه سیب،صدای ما و گلبانگ شادی که نهایتا ده سال پیش و اجرای تلویزیونی اکسیزن بود که کنار ان با شما،زنگ صبح،سایه روشن و چند برنامه تلویزیونی دیگر را هم اجرا کردم.

بنابراین می توان جایگاه امروز شهاب حسینی وشناخته شدنش را به واسطه ی حضورش در تلویزیون دانست.درست است؟دقیقا؛تلویزیون تاثیر بسیاری در شناخته شدن دارد.همچنین اعتماد کارگردان هایی که با ان ها کار کرده ام،به واسطه ی حضورم در تلویزیون و شناخت من از همین طریق بوده است.  

 

 

در ادامه این مسیر،شما را در سریال های تلویزیونی با نقش های متفاوت دیدیم.حضور در این عرصه را چطور ارزیابی می کنید؟اولین سریالی که کار کردم،خانواده محبوب بود.پس از باران،همسفر،پلیس جوان،تب سرد،رقص پرواز و مدار صفر درجه سریال هایی هستند که در ان ها حضور داشته ام.در هر کدام از ان ها،نقش های متفاوت و جدیدی را تجربه کردم که کمک بسیاری به من در پیمودن مسیر هنری ام داشتند.مدار صفر درجه را یکی از شاخص ترین اثار در کارنامه هنری ام می دانم که عاشق ان نیز هستم.  

 

 

از انجاییکه مدار صفر درجه یکی از بهترین سریال های تلویزیونی بوده است،شما حضور در اثار تاریخی همچون پرچم های قلعه کاوه را چطور می بینید؟بازتابی که من از حضور در این دو اثر گرفتم،کاملا با یکدیگر متفاوت بوده است.اگر به این سبک فیلم ها کامل و به طور حرفه ای پرداخته شود،موفق تر نیز خواهند بود.برای مثال،هزار دستان هیچ گاه از خاطرات فراموش نخواهد شد.چراکه به خوبی به جزئیات پرداخته شده بود و برای ساخت ان،زحمت بسیاری کشیده شده بود که این یقینا خودش را نشان خواهد داد.بسیاری از کارهای تاریخی ما به این موضوع توجه نداشته اند و به نوعی سهل انگاری در ان ها صورت گرفته است.در نظر گرفتن مخاطب نیز مساله بسیار مهمی است و شاید برای همین موفق عمل نکرده اند.  

 

 

سپس با رخساره در سینما اغاز کردید و نهایتا به سوپر استار رسیدید.این مسیر پر پیچ و خم در عرصه هنر چطور برای شهاب حسینی طی شد؟ارزو در پیمودن یک مسیر،امید به وجود می اورد و امید،انگیزه ای است برای حرکت.برای من همیشه این ارزو برای رسیدن به یک سطح قابل قبول در بازیگری وجود داشت.اما در هر مقطعی که قرار گرفتم،به مقطع بعدی فکر نکردم و سعی کردم در همان مقطعی که به من اعتماد شده و کاری بر دوش من نهاده شده است،موفق و سربلند بیرون بیایم و قبول شوم.موفقیت در ان کار،پله ی موفقیت در کار بعدی شده است و منظور من از موفقیت،کارنامه قابل فبول برای شخصی بوده که به من اعتماد کرده است.هیچ گاه از ابتدا،کسب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد در ذهن من نبوده است و من این مسیر را اینگونه طی کرده ام.

 با توجه به جایگاهی که امروز در عرصه بازیگری دارید،از انتخاب هایتان در برخی تله فیلم هایی که بازی کرده اید،راضی هستید؟بیشتر تله فیلم هایی که داشته ام،به سال های گذشته باز می گردد.انتخاب،تابع شرایط است و شرایط همیشه دست من نیست.برای مثال،ایستگاه بهشت که هم اکنون در شبکه ویدیوئی موجود است،محصول سه سال پیش است که من در ان بازی کرده ام،حتی قبل از فیلم محیا.بعد از ان من دل شکسته،سوپر استار و درباره الی را بازی کرده ام.چون این فیلم ها پس از مدت ها پخش یا اکران می شود،بسیاری می گویند که انتخاب ها نادرست بوده است.اما شرایط و زمان اکران دست عوامل دیگری است و من به عنوان یک بازیگر،به نقشم می پردازم.  

 

  

شهاب حسینی،نقش های متفاوت بسیاری را تجربه کرده است.ابا تا به حال به این موضوع که بازی تان را در یک سبک خاص ادامه دهید،اندیشیده اید؟من متفاوت بودن را دوست دارم.هرقصه ای،استقلال شخصیتی خودش را دارد و من نمیخواهم کلیشه ای و شناخته شده در یک نقش شوم.گرچه گاهی کلیشه شدن می تواند عامل موفقیت باشد،اما کافی نیست.برای من اینطور نیست،چراکه من در زندگی ام ادم کلیشه ای نیستم.من تجربه های بسیاری را در زندگی داشته ام که بر اساس یک سری دانش اجتماعی و خیابانی در موقعیت هایی متضاد شکل گرفته است.این در عرصه بازیگری نیز برایم صادق است.من خط سیر بازیگری ام را هدف قرار نداده ام.مهم نیست شهاب حسینی چه کسی باشد.مهم ان است که عضو مفیدی از سینمایی باشد که به ان تعلق دارد.یک افتخار افرین و نام اور برای مملکت و جامعه اش باشد.جامعه باید بپذیرد که چنین شخصیتی در ان رشد کرده است و سینما،صرفا عامل شهرت و سرمایه برای من نبوده است.

درباره الی،می تواند مثال خوبی برای این سخن شما باشد.همه گروه،خوب و حرفه ای هستند و شما هم باید مانند ان ها شوید.اینطور نیست؟نه تنها درباره الی،بلکه تمام فیلم ها همینطور است.شما فقط حضور بازیگران جلوی دوربین را می بینید،در حالیکه یک تیم چهل الی پنجاه نفره در پشت دوربین زحمت می کشند و فعالیت می کنند.حتی یک فیلم تک محور هم یک کار تیمی است و امکان ندارد که به تنهایی در سینما جلو رفت.

شخصیت شهاب حسینی در زندگی شخص اش،چقدر متفاوت از ان چیزی است که ما در فیلم سوپر استار مشاهده کردیم؟خیلی متفاوت نیست.گاهی شهاب حسینی کاری می کند که سبب توقف او می شود و ارزش های زندگی اش را از دست می دهد.انسان،موجود تک بعدی نیست و از همه نقش های که من بازی کرده ام،در من وجود داشته است.من همیشه ادم ها را با الماس مقایسه می کنم که می توان ان ها را از بعد های مختلف بررسی کرد.

در درباره الی،متفاوت تر از قبل ظاهر شدید.به عنوان شخصیت احمد در درباره الی،این فیلم و داستان ان را چطور می بینید و با اثار دیگرتان مقایسه می کنید؟ببینید،درباره الی داستان و سبک نویی را به سینمای ما اورد.نه تنها در ارتباط با این فیلم،بلکه درباره فیلم های دیگر نیز باید دست از این سطحی نگری و اینکه پایان فیلم چه شد و خیلی بحث های دیگر برداریم.در دل هر فیلم،رمز و حرف ناگفته ای نهفته است که باید کشف شود.درباره الی،به قضاوت انسان ها درباره یکدیگر می پردازد و اینکه،با عدم شناخت از یکدیگر تصمیم می گیریم.سوپر استار،درباره یافتن راه گمشده در زندگی بود و اینکه خدا موقعیتی را به تو می دهد تا به راه واقعی زندگی ات پی ببری و اینطور نمی شود.در دل شکسته،صحبت از اجماع تفکر و سلیقه های مختلف کنار هم و گفتگو و تعامل برای رفع اختلاف هاست.محیا،یاد اوری پدیده مرگ است و اینکه پایان زندگی همه انسان ها به مرگ ختم می شود و ما از ان فرار می کنیم.پس نباید دنبال سوال های بی هدف و نادرست باشیم و از مسیر واقعی منحرف شویم.

 ایا همین مساله به طرز دیدگاه و تفکر مخاطب ایرانی باز می گردد که فیلم هایی چون درباره الی را نمی بیند یا عامل دیگری در این امر موثر است؟دیگر زمان تماشای فیلم های هندی قدیمی با سبک وداستان های تکراری گذشته است.در حالیکه صنعت سینمایی بالیوود نیز امروزه کاملا متفاوت شده است.امروز،همه می توانند در عین بد بودن،بهترین باشند و یا قهرمان باشند.همه چیز باید با شناخت و تامل پیش رود.ما هرچقدر در سطح حرکت کنیم،دیدمان هم سطحی باقی خواهد ماند.مقداری به اعماق برویم و ببینیم هر فرد،چه چیزی برای گفتن دارد.چرا باید از روی ظاهر و فرم ادم ها،درباره ان ها قضاوت کنیم و فقط بشنویم.من معتقدم چشم ها را باید شست،جور دیگر باید دید.این نه تنها شامل حال مخاطبان سینمای ما،بلکه شامل حال خود ما اهالی سینما می شود.شهاب حسینی فیلم بازی می کند و هدف مطرح شدن او نیست.هدف،موفقیت گروه و کاری است که شهاب حسینی سهمی در ان دارد.من،شخصا دنبال چیزی هستم که مقداری به معرفتم بیفزاید و بعد،به مسائل دیگر می اندیشم.من باید با یک دید کار کنم و مخاطب هم باید با دید دیگری کار را ببیند.

معیار اصلی شما برای پذیرفتن نقش هایی که بازی می کنید،چیست و چه عواملی در ان دخیل هستند؟در درجه اول،فیلم نامه و سپس کارگردانی که قرار است با او کار کنم و نیز گروهی که درگیر فیلم هستند.اما فیلم نامه در این بین موثر تر است،چراکه بیانگر حرف و هدفی است که شما چندین ماه از زمانتان را برای ان می گذارید.این مطابق با کلام امام علی{ع}است؛انچه برای خود می پسندی،برای دیگران نیز بپسند.اگر من کار را برای خودم بخواهم،قطعا موفق نخواهم بود و فیلم را باید مخاطبان بپسندند.

هم اکنون مشغول چه کاری هستید و امسال،شما را با چه فیلم هایی در جشنواره فجر خواهیم دید؟سریال شوق پرواز،در نقش شهید عباس بابایی که روزهای فیلم برداری اش را سپری می کند.اناهیتا،حوالی اتوبان و سایه وحشت را در جشنواره امسال خواهم داشت.

اقای حسینی،زمانیکه برای دریافت تندیس بلورین بهترین بازیگر مرد سینمای ایران به روی سن رفتید،چه احساسی داشتید؟خدا را شکر کردم که مهر تاییدی بر ده سال فعالیت هنری من زده شد و البته ترس وجودم را گرفت که مسئولتم از این به بعد سنگین تر خواهد شد و اینکه اشتباهاتم را به راحتی دیگران نخواهند پذیرفت و با سینما و حرفه ام،زندگی خانواده ام را پیش ببرم.

پس از این انتخاب،توقعتان در عرصه بازیگری بالا نرفت که برای مثال،فقط با کارگردان های بزرگ سینما فعالیت خوام کرد؟نه،اصلا اینطور نیست.به هر حال هر بازیگری خوشحال می شود تا کنار کارگردان های بزرگ فعالیت کند و مسئولیتی که از او خواسته شده است را براورده سازد.اما اگر هم اینگونه نشد،من فعالیتم را متوقف نخواهم کرد و راه خودم را ادامه خواهم داد.به طوری که اگر خدا بخواهد،خودم هم دوست دارم کارگردانی را تجربه کنم و تمام تلاشم را هم برای تحقق این امر خواهم کرد.

 بهترین نقش هایی را که تابه حال شهاب حسینی تجربه کرده است،از دیدگاه خودتان کدام یکی می دانید؟احمد،درباره الی و حبیب پارسا،مدار صفر درجه دو نقطه طلایی در فعالیت هنری من بوده اند.

به عنوان یک بازیگر موفق،تاثیر گذارترین عامل را در عرصه بازیگری چه می دانید و چه پیشنهاد می کنید؟من تحصیلات اکادمیک را اولین عامل موثر در عرصه فیلم و سینما می دانم.اگر هم به صورت تجربی باشد،راه سخت تر و زمان بر تر خواهد بود و شما باید این مسیر را اهسته و با تجربیات فراوان طی کنید.اما اگر دانش سینما را داشته باشید،فعالیت تجربی را کنار عملی خواهید داشت و این راه بسیار موفق تر است.خود من،این تحصیلات را ندارم و با تجربه و فعالیت هنری،به اینجا رسیده ام.الان احساس می کنم که اگر رشته خودم یعنی روانشناسی را ادامه می دادم،نسبت به بازیگری موفق تر بودم.چون بازیگری به شدت نیازمند نوعی روانشناختی است و بر ان تاثیر می گذارد.

ایا روزی باز هم شهاب حسینی را در عرصه تاتر و رادیو خواهیم دید یا خیر؟هرجایی که بویی از معرفت و شناخت باشد،شهاب حسینی هم ان جاست.اگر روزی مجوز تاسیس رادیو های خصوصی را بدهند،شما دیگر شهاب حسینی را در عرصه بازیگری نخواهید دید.ادبیات و موسیقی شاخص ترین علایق من هستند.

به عقیده ی بسیاری از سینماگران وسینمادوستان، شهاب حسینی یک سوپر استار است.ایا موافقید یا تعریف دیگری از این لغت دارید؟من خودم را سوپر استار نمی دانم.چون این حرف انتظار و مسئولیت اضافی به بار می اورد.سوپر استار در سینمای ما،یک حرف تبلیغاتی است و هیچ وقت معرف اصل ماجرا نیست.من خودم را یک هنرجو می دانم و اموختن در هنر تا روز مرگ برای انسان ضروری است.

 تابه حال شده  از شهاب حسینی بودن خسته شده باشید و چه عاملی این حس را در شما یرطرف می کند؟بله،زیاد.امید به خلق اثار بهتر و رشد و تعالی بیشتر در کار و فتح کردن عرصه های بزرگتر این حس را از بین می برد و سینمای ما،این ظرفیت را دارد که نوعی افتخار جمعی است.

 کلام اخر!من نیز چون دیگران یکی از ارواح بشرم که در کالبد نقش ها دمیده می شوم.دمنده،دیگری است و من او را می ستایم که یکتا و بی همتاست.

 

منبع : سینماروز