مصاحبه مجله سینمای امروز با شهاب حسینی

اشاره : شهاب حسینی بدون شک یکی از بهترین و محبوب ترین بازیگران سینما،تلوزیون و تئاتر می باشد که در عرصه موسیقی نیز فعالیت هایی داشته و دارد.شهاب حسینی که این روزها فیلم "دل شکسته" را بر پرده سینما ها دارد و همچنین مشغول بازی فیلم سینمایی "آناهیتا" می باشد، به واقع یکی از پر فیلم ترین بازیگران در جشنواره خواهد بود.او فیلم های "سوپراستار" و "درباره الی" را در جشنواره خواهد داشت و امید زیادی دارد تا این بار برنده سیمرغ بلورین جشنواره باشد.همچنین "حوالی اتوبان" ، "نیلوفر" و "سایه وحشت"  از دیگر فیلم های جدید وی می باشد.او چندی با بازی در تئاتر "کرگدن" نیز روی صحنه رفته بود.با او به گفتگو نشستیم از ابتدا تا به امروز.


شهاب حسینی بازیگر پر کاری است ، خودتان با این گفته موافقید؟


پر کاری که شما از آن صحبت می کنید را تا به حال به عنوان یک استراتژی انتخاب نکردم.معمولاً پیشنهادهایی که اتفاق افتاده را بر اساس ارزشی  که نهفته داشته،انتخاب یا رد کردم.این موارد بعضی وقت ها در سینما و بعضی موارد هم در تلویزون بوده که اساساً کار تلوزیون را دوست دارم.

حضورتان در تلوزیون با انتخاب های ویژه ای همراه بوده ، چه از مجموعه "پس از باران"  یا همین آخرین کارتان " مدار صفر درجه"  دغدغه خاصی برای حضور در تلویزیون دارید؟


تلویزیون هم مانند سینما مخاطب خاص خودش را دارد،ولی خیلی انبوه تر.من کلاً مخاطب تلویزیون را دوست دارم. در این چند وقت گذشته،شاهد پخش سریال های زیادی بودیم که مردم هم از این کارها استقبال کردند.ارزش یک کار خوب تلوزیونی به نظرم از کارهای متوسطی که در سینما نمی تواند نظر مخاطب را بر آورده کند،بیشتر است.سینما از لحاظ ایجاد ماندگاری از جایگاه ویژه ای برخوردار است از لحاظ ایجاد مخاطب هم خیلی گسترده ترو وسیع تر است.دغدغه خاصی برای حضور در تلوزیون ندارم،ولی اگر متن و نقش خوب پیشنهاد شود بی تردید می پذیرم.


حضورتان در تلوزیون با مجری گری آغاز شد که این روزها هم بعضی وقت ها شما را در مراسم تحویل سال یا اختتامیه جشنواره های سینمایی می بینیم.اجرا را چقدر دوست دارید؟


اجرا اولین پله محکمی بود که در کار تصویر باعث شد خیلی جدی تر به مقوله تلویزیون و بعدها سینما نگاه کنم.طبعاً به خاطر اینکه کارم را با اجرا شروع کردم،گاهی وقت ها به خاطر تمام دوستی ها و رفاقت هایی که همه ما در دنیای سینما داریم،مجبور می شوم کاری را بپذیرم.بیشتر اجراهای زنده ای که در آنها مستقیم با مردم ارتباط دارم را دوست دارم،مثل مراسم تحویل سال که یک بار در سال اتفاق می افتد.اجرا شرایط خاص خودش را دارد و چیزی نیست که در کنار بازیگری به طور مرتب ادامه بدهم،چون با ساعت های کاری سینما منافات دارد.


در زمان پخش "مدار صفر درجه" خودتان کار را پیگیری می کردید،فکر می کنید "مدار صفر درجه" از لحاظ جلب مخاطب موفق عمل کرد؟


بله در زمان پخش سعی می کردم تمام قسمت ها را تماشا کنم."مدار صفر درجه" جزء تولیداتی به شمار می رود که در آن سعی شده بود همه چیز در حد استاندارد باشد.شما به طراحی صحنه و لباس توجه کنید.آقای رامین فر فوق العاده کار کردند.در پخش موسیقی فکر می کنم فردین خلعتبری یک شاهکار خلق کرده،درگریم،آقای اسکندری طراحی های بی نظیری انجام دادند.تمام این موارد در کنار هم قرار بدهیم،با یک کار حرفه ای خوش ساخت رو برو می شویم،مردم هم فکر می کنم با مجموعه ارتباط خوبی بر قرار کرده و از مجموع کار لذت برده اند.


از اینکه چهره تان زیاد از تلویزیون پخش می شود،نمی ترسید؟ این روی حضورتان در کارهای سینمایی تأثیر منفی نمی گذارد؟

ترس که نه،این کار من است و من سعی می کنم کارم را درست انجام بدهم.هیچکس بدش نمی آید با فراق بال و جسته و گریخته،آهسته مدتی بیاموزد و مدتی کار کند و آموخته های خودش را در آن کار به نمایش بگذارد،هیچکس از این موضوع بدش نمی آید.من به عنوان بازیگر 2سال است که احساس خستگی می کنم.به لحاظ جسمی و به لحاظ توانایی های روحی و کاری،احتیاج دارم به روز شوم و برای کارهایم تحقیق بیشتری انجام دهم.خب،این شرایط ثباتی را می طلبد.بازیگری شغلی نیست که اگر مرتب مشغول کار باشی،بتوانی کار دیگری در کنارش انجام بدهی.بازیگری در طول بست و چهارساعت روز،در کنار بازیگر است و کاملاً آدم را درگیر می کند.تایم طولانی شب کاری و روز کاری و اینکه بازیگر وقتی از محل کارش خارج می شود،کاملاً با نقشش درگیر است و این موارد،جا برای کار دیگری نمی گذارد.روند کاری خودم را،به گونه ای هماهنگ می کنم که تا زمانیکه تقاضا وجود دارد،کارم را ادامه می دهم.زمانیکه احساس کنم خودم موردی برای عرضه ندارم و یا تقاضای چندانی وجود ندارد،شاید چند وقتی کار نکنم،بروم و با آموخته های تازه تر بر گردم و با حضور در عرصه های دیگر را تجربه کنم.تماشاگر باید از دیدن کار احساس رضایت کامل داشته باشد.اگر حضور من زیاد باشد و ملال آور،به کارم لطمه می زند.باید سعی کنم اگر حضورم زیاد است،ملال آور نباشد.آن روزی که تماشاگر تمایلی به دیدن کار من نداشته باشد،فکر می کنم من باخته ام و  این خیلی بد است.

در جشنواره سال قبل فیلم فجر با 3نقش آفرینی متفاوت حضور داشتید:"محیا"،"پرچم های قلعه کاوه" و "دل شکسته".چطور اتفاق میمون دریافت دیپلم افتخار بازیگری برای فیلم "محیا" رخ داد؟

باور کنید زمانیکه این 3فیلم را کار می کردم،اصلاً به این فکر نمی کردم که این فیلم ها در جشنواره فیلم فجر حضور پیدا می کنند یا نه.پیش داوری نمی توان کرد و از آینده هم هیچکس خبر ندارد چه اتفاقی شکل می گیرد.هر 3فیلم را سعی کردم با علاقه کافی کار کنم،زحمت زیادی برای فیلم "دل شکسته" کشیده شد.شخصیت این فیلم از ویژگی هایی برخوردار بود باید باور پذیر ادا می شد.در "محیا" به لحاظ درایت و روحیه خوب آقای خواجویی،فرصت این را داشتم که راحت بازی کنم و از دغدغه های آزار دهنده حواشی در امان باشم.فکر می کنم خیلی سبکبال تر کار کردم.به هر حال هیأت داوران نظرشان روی فیلم"محیا"بود،نظر خاصی ندارم.فقط ممنونم که فیلم را انتخاب کردند و بنده هم دیپلم افتخار گرفتم.

حضورتان در "دل شکسته" خیلی پر رنگتر و به نوعی نقشتان سینمایی تر است...؟

متأسفانه خودم موفق نشدم "دل شکسته" را تماشا کنم.من هر سه فیلم را با یک میزان علاقه کار کردم.بیشتر قصه برایم مهم است،قصه را خیلی دوست دارم.شخصیت پردازی در دنیای قصه ها را دوست دارم.هنوز هم از دیدن کارتون های والت دیزنی لذت می برم.بالاخره بدم نمی آید وجوهی از دنیای کودکی همراهم باشد.دلم نمی خواهد این دوران زیبا و حساس زندگی ام را فراموش کنم.بازیگری امروز برای من تجسم عینیت یافته بازی های دوران کودکی ام است.

نقشتان در فیلم "دل شکسته" به نوعی با حضورتان در"رستگاری در 8 و 20 دقیقه"برابری می کند،خودتان موافقید؟

خاستگاه ذهنی آنها ممکن است از یک جا نشأت گرفته باشد،ولی تفاوت دیدگاهشان کاملاٌ مشهود است."امیرعلی" در فیلم "دل شکسته" آدم نرمی است،"فؤاد" در "رستگاری..." آدم نرمی نبود."فؤاد" پایبند اصول خودش است،ولی "امیرعلی" هیچ کجا اجازه نمی دهد دوستش خللی در کارهایش وارد کند.من نمی توانم زیاد شباهتی بینشان قائل شوم.از لحاظ چهره شاید به هم نزدیک باشند،ولی از لحاظ شخصیت نه،اقتداری در "فؤاد" بود که در "امیرعلی" دیده نمی شود."فؤاد" از مادیات و عشق زمینی گذشته بود و با ریاضت کشیدن مسیر خودش را طی می کرد،ولی "امیرعلی" جوان مؤمنی است که عاشق می شود.نظر علی روئین تن در این کار،نوعی اجماع بود که برسیم به یک وحدت در گفتگو با یک هدف؛اینکه ما همه ایرانی هستیم،زاده یک مملکت و سرنوشتمان به هم گره خورده است.


همکاری با کارگردانی که کار اولشان باشد،چقدر برایتان مهم است؟ نمی ترسید به جایگاه هنری تان لطمه ای وارد شود؟


از همه مهمتر میزان انگیزه و انتخاب کارگردان است که برای کارش در نظر گرفته است.در کارنامه من کار با کارگردانان کار اولی کم نیست،چون نقش انگیزه در آن خیلی برجسته بوده و وقتی کسی به کار خودش عشق می ورزد،در واقع انرژی را آزاد می کند که ما اگر در کنارش قرار بگیریم،می توانیم این انرژی را دریافت کنیم و در نهایت حرکت خوبی انجام بدهیم.بعضی وقتها میسر می شود، بعضی وقتها هم میسر نمی شود.حتی کارگردان با تجربه هم که در واقع می خواهند کاری انجام دهد،با انتخابش نشان می دهد که هدفش چیست و می خواهد چه مسیری را طی کند.کارگردان با تجربه فقط این شانس را دارد که بتواند بر اساس تجربه اش به کاری که امیدی به آن نیست،آن را به عنوان یک کار شاخص تحویل بدهد.کارگردان کار اولی هم با انتخاب های درست و کم کردن حاشیه های کار،می تواند بدرخشد و اثر قابل توجهی را خلق کند.


شهاب حسینی دوست نداشت به جای دیپلم افتخار در جشنواره گذشته،سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را دریافت کند؟

من به همان چیزی که خداوند برایم خواسته،راضی و قانع هستم،برای همین مقدار هم خدا را شکر می کنم.امین حیایی بازیگر بسیار هوشمند،توانا و شیرینی است.فکر می کنم بعد از این همه سال حضور امین حیایی در سینما،سیمرغ حقش بود و کاملاً حق به حق دار رسید و از این موضوع بسیار خرسندم.


این آرامش،گرما و متانتی که شهاب حسینی در نقش آفرینی های روی پرده اش ارائه می دهد،چقدر به شخصیت ذاتی خودش بر می گردد؟

مهمترین چیزی که می دانم،این است که هیچ آدمی بد مطلق یا خوب مطلق نیست؛چون اگر بد یا خوب مطلق بود،انسان تبدیل به یک موجود تک بعدی بی خاصیت می شد.بنابراین هر نقشی اگر منفی باشد یا مثبت حتماً مثبت،دارای خصایص منفی است منفی دارای خصایص مثبت.چیزی که شما از آن به نام متانت از آن نام می برید،لطف شماست.من بیشتر پای این تعریف می گذارم که سعی کردم هم پا با تماشاگر حرکت کنم و از جایگاه بالاتر به مخاطبم نگاه نکنم.باید با تماشاگر دوست شد،باید به او گفت "من بدون هیچ ادعایی آمدم که برایت قصه بگویم،اگر من موفق به جلب تماشاگر بشوم،فکر می کنم بزرگترین کار را انجام داده ام.تا به حال سعی کردم به باور شخصیت نزدیک بشوم .


جدا از جایگاه و شهرتی که طی این سالها از حضور در سینما و تلوزیون کسب کردید،چقدر محبوبیت دارید؟ 


نمی دانم که چه بگویم،تا به حال که همیشه از لطف مردم برخوردار بوده ام.مردم واقعاً بی شائبه آمدند و صادقانه حرف دلشان را زدند.صادقانه اگر لطفی داشتند ابراز کردند،می توانستند نگویند مثلاً از کارت لذت بردیم،ولی همین مقدار لطف را که می بینم ،حس می کنم از روند کاری ام راضی هستند و من هم توانستم نمره قبولی را از سویشان کسب کنم.در فیلم "سوپراستار" که یکی از شانس های جشنواره امسال است باز هم با خانم تهمینه میلانی همکاری کردید،از این کارتان برایمان بگویید؟


اساساً به سبک کارخانم میلانی علاقمند هستم و به شخصیت خودشان احترام می گذارم.خانم میلانی سر صحنه لباس ارتباط فوق العاده خوب و نزدیک با عوامل فیلم برقرار می کنند و انرژی می دهند.در فیلم "واکنش پنجم" تجربه خوبی با ایشان داشتم و در "سوپراستار" هم خوشبختانه این تجربه تکرار شد.متن،کار خود خانم میلانی است و از جذابیت بالایی برخوردار است.راجع به شخصیتم دلم نمی خواهد صحبت کنم و دوست دارم اطلاعات کامل از سوی عوامل فیلم داده شود.در کل تجربه شیرینی بود و من هم سعی کردم نقش آفرینی ایده آلی را ارائه کنم.


خودتان چقدر از کارهایتان لذت می برید؟

من وقتی تماشاگر از کارم راضی است لذت می برم.ولی هیچوقت کاری که انجام داده ام به نظر خودم آرمانی و ایده آل نیست.همیشه به نظرم می توان بهتر بود

 

 

     

  

برای زود لود شدن وبلاگ عکس ها در سایز کوچک نمایش داده میشوند.اما پس از ذخیره عکس ها میتوانید آنها را در سایز واقعی ببینید