شهاب حسینی ستاره سی و یکمین جشنواره فیلم فجر

شهاب حسینی ستاره سی و یکمین جشنواره فیلم فجر


    شهاب حسینی امسال با دو فیلم در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد و یکی از بخت‌های اصلی دریافت سیمرغ بلورین است.


سوره سینما- شهاب حسینی در یک دهه اخیر یکی از مهمترین بازیگران سینمای ایران، بوده است. بازیگری که کار حرفه ای اش را مقابل دوربین تلویزیون از برنامه «اکسیژن» در دهه 70 شروع کرد، در سال‌های اخیر در هر فیلمی حضور داشته اعتباری برای هنر بازیگری بوده است. حسینی در سال‌های نخست فعالیتش در سینما و تلویزیون در نگاه اول، جوانی خوش سیما با فیزیکی مناسب، صدایی گرم و لحنی تاثیرگذار به نظر می‌رسید که فقط مناسب بازی در نقش های مثبت است و البته نمی‌توان چندان روی توانایی بازیگری‌اش حساب کرد.

 اما حسینی به مرور و با انتخاب نقش‌های متفاوت و دشوار موقعیت خود را به عنوان بازیگر در سینمای ایران تغییر داد، بی حاشیه و آرام وارد بطن سینمای ایران شد و در صدر جدول ستارگان قرار گرفت، حسینی بی ادعا بسیاری از ستاره های همنسلش را پشت سر گذاشته و تبدیل به اولین گزینه ای شده که اغلب تهیه کنندگان و کارگردان‌ها برای فیلمشان به او فکر می‌کنند.

یکی از مهمترین وجوه کارنامه سینمایی حسینی که کمتر درباره اش صحبت شده، بخشی است که با فیلم‌های معمولی، متوسط و حتی پروژه های تلویزیونی گره خورده، اما این بازیگر با نقش آفرینی هوشمندانه در این آثار توانایی اش را نشان داده، فیلم تلویزیونی «تنهایی» ساخته حجت قاسم زاده اصل، «محیا» به کارگردانی اکبر خواجویی، «دلشکسته» ساخته علی رویین تن و نمونه هایی از این دست نشان دادند که بازیگر بی‌حاشیه سینمای ایران در طول دوران حرفه ای اش رشدی محسوس داشته است.

همکاری با اصغر فرهادی در دو فیلم و بازی در فیلم پرفروش «سوپراستار» موقعیت حسینی را تغییر داد و جایگاهش را در سینما به عنوان ستاره ای قابل اعتماد، بااخلاق و متین تثبیت کرد. سال‌ها بود که سینمای ایران چنین ستاره‌ای نداشت، ستاره ای که برای حضور در هر نقش و پروژه قابلیت دارد و می تواند در فیلمی کوچک و شریف مثل «من و زیبا» و در نقشی که به چشم نمی‌آید به همان اندازه دوست داشتنی باشد که در نقشی دشوار در «پرسه در مه».

پخش مجموعه «شوق پرواز» با بازی شهاب حسینی در نقش شهید بابایی در سال 90 ستاره را دوباره به خانه‌های مردمی برد که شاید سال‌ها است به سالن سینما پا نگذاشته‌اند، او بهترین گزینه برای بازی در نقش یک قهرمان ملی بود، معصومیت و مردانگی توامان و نجابت و زیبایی را می‌توان در چهره او دید و بازی بی اغراقش در نقشی دشوار موقعیت او را به عنوان ستاره ای برای مردم نثبیت کرد.

حسینی امسال با دو فیلم از دو جریان متفاوت فیلمسازی در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد، او در فیلم «حوض نقاشی» به کارگردانی مازیار میری برای نخستین بار نقشی غیرمتعارف بازی کرده، شخصیت رضا در فیلم «حوض نقاشی» از آن نقش‌هایی است که هر بازیگری آرزوی بازی در آن را دارد. با آن گریم خاص و لحن متفاوت، شهاب حسینی در این فیلم یک سیمای متفاوت از خود ارائه می‌دهد، یک نقش جایزه بگیر که قطعا مورد توجه داوران، تماشاگران و منتقدان جشنواره امسال قرار خواهد گرفت و مهمتر از آن روشن خواهد کرد حسینی که پیشتر در «پرسه در مه» جنون، شیدایی و آشفتگی روحی یک هنرمند را نشان داده در قالب شخصیتی خاص با محدودیت‌های ویژه چگونه ظاهر می‌شود، تماشای بازی او و نگار جواهریان دیگر بازیگر شایسته این سال‌های سینما و تئاتر هم می تواند یکی از جذاب‌ترین بخش‌های سی و یکمین جشنواره فیلم فجر باشد.

 دیگر فیلم حسینی در جشنواره امسال، «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» ساخته پوران درخشنده است، حسینی پیشتر در فیلم‌های «شمعی در باد» و «بچه‌های ابدی» با درخشنده همکاری کرده، در هر دو فیلم به ویژه «شمعی در باد» بازی حسینی در آثار این کارگردان قابل توجه بوده است.

«هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» یک درام اجتماعی است و آنهایی که فیلم را دیده‌اند، آن را بهترین فیلم درخشنده در این سال‌ها می‌دانند، حسینی در این فیلم نقش یک بازپرس پلیس را بازی کرده، بسیاری بازیگران در فیلم‌های درخشنده بازی‌هایی به یادماندنی داشته‌اند و می‌توان انتظار داشت که حسینی در همکاری تازه با این کارگردان، یک نمره قبولی دیگر به کارنامه‌اش اضافه کند.

به نظر می‌رسد شهاب حسینی برای دریافت سیمرغ بهترین بازیگر مرد جشنواره سی و یکم رقیب پررنگی ندارد، هر چند با تماشای بازی دیگر بازیگران سینمای ایران در آثار مختلف می‌توان در این زمینه با صراحت بیشتری نظر داد، اما تجربه تماشای بازی‌های قبلی او این ذهنیت را تقویت می‌کند که دست کم یکی از نامزدهای این دوره از جشنواره برای دریافت سیمرغ بازیگری مرد قطعا شهاب حسینی است، اگر بخت با این بازیگر محبوب یار باشد، حسینی باز هم سیمرغ بلورین را به ویترین افتخاراتش اضافه می‌کند.

ادامه فیلمبرداری "پنج ستاره"/ بازی شهاب حسینی رو به اتمام است

ادامه فیلمبرداری "پنج ستاره"/ بازی شهاب حسینی رو به اتمام است


فیلمبرداری "پنج ستاره" به کارگردانی مهشید افشارزاده هم اکنون در یکی از هتل‌های تهران ادامه دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، تا کنون 10درصد فیلمبرداری این فیلم در یکی از هتل‌ها در شمال تهران انجام شده و قرارست حدود 60 درصد از "پنج ستاره" در این هتل جلوی دوربین برود.

تاکنون شهاب حسینی، شیرین بینا، امید روحانی، بهناز جعفری، سحر قریشی جلوی دوربین فرشاد محمدی مدیر فیلمبرداری این فیلم رفته‌اند. "پنج ستاره" اولین فیلم بلند سینمایی افشارزاده بازیگر سینمای ایران است.

به زودی بازی شهاب حسینی در این پروژه به اتمام می‌رسد. این فیلم داستان دختری است که برای رفتن به دانشگاه دچار مشکلاتی می‌شود.

تهیه‌کنندگی این فیلم برعهده امیر سمواتی است و کامبوزیا پرتوی نیز مشاور کارگردان پروژه است. فیلمنامه "پنج ستاره" توسط علی اکبر قاضی نظام به نگارش درآمده است.

از چای دارچین تا پاستا با شهاب حسینی


از چای دارچین تا پاستا با شهاب حسینی



 کافه هنر جایی که مدت‌هاست محلی برای گذراندن ساعت‌های غیر سینمایی شهاب حسینی شده است.

 جایی که خودش می‌گوید دوست دارد محلی باشد برای رفت و آمد و گفت و گوی دوستدارانش هر چند از لحاظ مالی هم قطعا حساب و کتاب‌های خاص خودش را داشته بخش اول ماجرا از هرچیز دیگری جدی‌تری است کافه هنر برای شهاب حسینی مثل سینما جدی است در خلق منو به کوچکترین جزئیات هم توجه شده.طراحی فضای کافه هم کار خود اوست با او درباره تمام این مسائل صحبت کردیم صحبت‌هایی که خواندن آن برای شما خالی از لطف نیست.

* ادای دین به مسئولیت اجتماعی

کافه هنر برای من به این خاطر به وجود آمد که محلی باید برای گفتگو خیلی دوست دارم تا مخاطبانم را در اینجا ببینیم و درمورد کارهایم با هم صحبت کنیم البته این کار را به تنهایی انجام ندادم و برادرم و همسرم در ایجاد این فضا به من خیلی کمک کردند چون زندگی‌ام به دو بخش کار و زندگی خانوادگی تقسیم شده بود یک روز کسی به من گفت که تو یک مسئولیت اجتماعی هم داری و باید این مسئولیت را به خوبی انجام بدهی من اینجا هستم تا جای خالی این قسمت را در زندگی‌ام پر کنم درواقع کافه هنر محلی است برای گفتگو و معاشرت تلاش برای بهتر شدن در زمینه‌های مختلف.

کافه هنر را به به کمک برادرم و همچنین همیاری همسرم اداره می‌کنم، معمولا زمان‌هایی که سر کار نیستم در کافه حضور دارم و چون منزلم هم نزدیک اینجاست سعی می‌کنم زمان بیشتری را در کافه بگذرانم برای اسم کافه به این فکر کردیم که اسمی بگذاریم که در برگیرنده همه وجوهات زندگی باشد و به «هنر» رسیدیم، هنر در معنای گسترده خودش، هنر و زندگی، هنر ارتباط و هنر گفتگو.

*فکر کردن به جنبه‌های مالی
 
خیلی‌ها از من می‌پرسند که آیا جنبه‌های مالی هم در به وجود آمدن این کافه نقش دارد؟در جواب به این سوال باید بگویم چرا که نه به هر حال اگر از لحاظ مالی بازده خوبی داشته باشد می‌توانیم به اهداف بلند مدت خودمان هم برسیم اما این همه ماجرا نیست و بیشتر جنبه ارتباطی کافه برای من اهمیت دارد این که بتوانم رو درو با مردم صحبت کنم برایم مهم است.

*از چای دارچین تا پاستا

اعضای کافه از همان اول شروع کار سعی کرده‌اند هر چیزی که در منو قرار می‌دهند باب میل مشتری باشد تا همه با رضایت خاطر این جا را ترک کنند غذاهایی خوبی توسط خانم میرمهری تهیه می‌شود قهوه‌های خوبی هم در منوی کافه داریم در بین غذاها هم تا این جا پاستاهایی که در منو داریم طرفدار زیادی دارد، البته خودم بیشتر دوست دارم این جا چای دارچین بنوشم.

*طرحی که خودم زدم

طراحی کافه را خودم انجام داده‌ام و چیزی که در حال حاضر این جا می‌بینید 70 درصد تصوری است که در ذهن من وجود داشته اگر این کافه بازده خوبی داشته باشد آن را گسترش خواهیم داد و شعبه‌های بیشتری ایجاد خواهیم کرد.

*جایی که دوستش دارم

قبل از این که این جا باشم همیشه فکر می‌کردم فقط در فیلم ها و داستان‌هاست که ممکن است کسی به خاطر بیماری عصبی یا مشکلات حاد پزشکی برای ادامه زندگی به خارج از تهران یا شهر برود ولی کم کم خودم هم به این نتیجه رسیدم به نظرم تهران شهر عجیبی شده و این برای من نگران کننده است شما در تهران با مشکلات زیادی سرو کار دارید در مورد تراکم آدم‌ها ، تراکم محلات، ترافیک، آلودگی هوا حتی در مورد روابط بین آدم‌ها با مشکل مواجه هستید شرایط زندگی در تهران واقعا سخت شده چون شهر گرانی است به خاطر همین برای زندگی کردن یک رقابت نه چندان سالم در حال وقوع است و آدم‌ها به نظر من دارند روی روحیات یکدیگر تاثیر می‌گذارند بودن در اوج این شلوغی را من بلد نیستم یعنی آماده زندگی در این شهر شلوغ نیستم به خصوص این که کاری دارم که نیاز به تمرکز و آرامش روحی دارد وقتی در تهران بودم صبح که از خانه بیرون می‌آدم تا فرمان را می‌پیچاندم در ترافیک بودم و وقتی می رسیدم در سر کار ترافیک به قدری روی ذهنم تاثیر می‌گذاشت که ممکن بود دو سه تا سلام را درست جواب ندهم که همین ها خودش باعث سو تفاهم شد شب هم آن بار خستگی را با خودم به خانه می‌آوردم و کم حوصله و عصبی در برابر خانواده قرار می‌گرفتم کار به جایی رسید که من فکر کردم از ایران مهاجرت کنم و خانواده‌ام در یک کشور دیگر زندگی کنند و خودم برای کار بیایم و بروم تا این که لواسان را پیدا کردم این جا آن قدر مزایای بزرگی دارد که دوری راهش زیاد اذیتم نمی کند .

*محبت مردم

خاطره خیلی ویژه‌ای از دیدار با مردم در کافه هنر ندارم ولی هر چه بوده محبت بوده است خیلی خوشحالم که توانستم موجی از کسانی را که پر از انرژی های مثبت هستند ملاقات کنم فضای خوبی که به من اجازه نمی‌دهد به مسائل ناامید کننده و غمگین فکر کنم برایم خوشحال کننده است .

*هنرمندان و شغل دوم

فکر می کنم علت اصلی کشیده شدن هنرمندان به سمت این شغل به عنوان کار دوم تعامل با مردم است پشت هاله ای از ابهام قرار داشتن شاید دارای یک سری جذابیت های تبلیغاتی باشد اما اگر مدتش طولانی شود مخاطب را دلزده و دل سرد می کند چون مخاطب دوست دارد کسی را که کار هنری‌اش را دنبال می‌کند بشناسد و با روحیاتش از نزدیک آشنا شود و ببیند که این آدم بدون تصویر و دوربین چه شخصیتی دارد روابط اجتماعی که برای من در این جا شکل گرفته است به من کمک کرده است که بنده اصلی خودم را فراموش نکنم و در روند کاری‌ام هم خیلی کمک کرده .

*علاقه‌ای به نام آشپزی

آدم شکمویی نیستم اما به آشپزی علاقه‌مند و از دنیای خوراکی‌ها لذت می‌برم از کار آشپزی و این که محصولی را به کسی ارائه دهم و او آن را بخورد و ابراز رضایت کند خوشم می‌آید در دنیای آشپزی شما با انواع نعمت‌هایی که خداوند آفریده آشنا می‌شوید و از این که از دل خاک این همه نعمت رنگارنگ برای ما فرستاده شده است لذت می‌برید.

*استاد پختن املت

بهترین غذایی که درست می‌کنم املت است(می خندد) باقی غذاها هنر برتری می‌خواهد که من از آن بی‌بهره‌ام مثلا من بلد نیستم برنج دم کنم و در نهایت املت را از همه غذاها بهتر درست می‌کنم خودتان تصور کنید که اگر با این توانایی‌ها بخواهم غذاهای آن چنانی درست کنم چه اتفاق‌هایی می‌افتد.

*برکت نان

عضو ثابت غذای ما به دو دلیل نان است دلیل اول برکتی است که نان با خود به همراه دارد و دلیل دوم خوش طعم بودن آن است نان حتی با غذایی که خورشت دارد جواب ویژه‌ای می‌دهد.

*هم سفره هم میز

سیستم ما این جا به شکلی است که هم از سفره استفاده می‌کنیم و هم از میز غذا خوری من خودم سفره را به خاطر این که همه را دور هم جمع می‌کند بیشتر دوست دارم اما وقتی سر سفره غذا می‌خورم پایم به شدت خواب می‌برد البته بعضی غذاها نمی‌شود پشت میز خورد مثلا خوردن آبگوشت روی میز لطفی ندارد.

*رستوران سنتی را بیشتر دوست دارم

هم رستوران‌های سنتی جذاب است و هم رستوران‌های مدرن خوب است معمولا رستوران‌های سنتی را ترجیح می‌دهم البته خیلی وقت است که فرصت رفتن به رستوران را نداشتم شما در رستوران‌های سنتی غذاهای خاصی پیدا می‌کنید که شاید در رستوران‌های مدرن کمتر دیده شود .

*خوشبختی در قناعت است

به نظرم نباید بگوییم خانواده خوشبخت یا زوج خوشبخت بلکه باید بگوییم خانواده موفق و زوج موفق خوشبختی یک بار بی دغدغه‌ای با خودش می‌آورد که انگار این آدم‌ها هیچ غصه ای‌ در زندگی ندارند در حالی که باریی که کلمه موفقیت دارد خالی از کلمه استرس و ترس و غصه خوردن برای رسیدن به اهداف زندگی نیست به موفقیت رسیدن در هر عرصه‌ای سخت است.

خوشبختی چیزی بیرون از آدم ها نیست و فکر می‌کنم که احترام به فردیت متقابل بین اعضای خانواده و بعد از آن به جامعه باعث می‌شود که انسان‌ها اعتماد به نفس پیدا کنند و کم کم به موفقیت برسند و در قالب آن موفقیت خودشان را انسان‌های خوشبختی ببینند.

خوشبختی در قلب و مغز انسان و در تعریف انسان از جهان آفرینش است و به قول حضرت علی (ع): خوشبختی در قناعت است قناعت نه به معنای خساست بلکه قناعت به موقعیتی که در آن به سر می‌بریم.

منبع: هفت صبح

عکس هایی از برنامه آبی شو

در لینک زیر مشاهده کنید



                                                           لینک