این مصاحبه 18 آذر منتشر شده.ببخشید که با 10 روز تاخیر روی وبلاگ رفت...
رقابت در سینما سخت است.
شما طی حدود هشت سالی که به صورت حرفهای کار میکنید، شش سریال تلویزیونی و 27 فیلم سینمایی بازی کردید. با وجود اینکه فیلمهای سینمایی چند برابر کارهای تلویزیونی شماست اما بیشتر به عنوان بازیگر تلویزیون شناخته میشوید. فکر میکنید دلیل این موضوع چیست؟
به تأثیرگذاری بیشتر کارهایی که در تلویزیون انجام میدهم برمیگردد.
تنها همین؟
بله، کارهای تلویزیونی برای تماشاچی و مخاطب قطعا تأثیرگذارتر و برجستهتر از کارهای سینماییام بوده است.
خودتان چقدر به این موضوع اهمیت میدهید که به عنوان بازیگر سریال تلویزیونی شناخته شوید؟ اصلا برایتان اهمیت دارد شناختهشدنتان بهعنوان بازیگر تلویزیون باشد یا بازیگر سینما یا تئاتر؟
نه، عرصهای که کار میکنم خیلی برای من تفاوت خاصی ندارد. فقط دلم میخواهد هرجایی که هستم بتوانم کارم را خوب انجام بدهم.
فکر نمیکنید با وجود این تعداد بازی در فیلمهای سینمایی، شناخته شدن به عنوان بازیگر تلویزیون به نادیده گرفتن کارتان در سینما برگردد؟
نه، من به هر حال در سینما هم سعی خودم را میکنم، سعی میکنم کارم را خوب انجام بدهم. حالا اینکه تماشاگر چقدر ارتباط برقرار میکند به نگرش شخصیاش برمیگردد اما در مجموع سینما عرصه بسیار حساس و سختی است. رقابت در سینما خیلی سختتر است و من هم به اندازه توانم تلاش خودم را میکنم. جز تلاش بیشتر کاری از دستم بر نمیآید.
شما با فیلم سینمایی «محیا» دیپلم افتخار بهترین بازیگر مرد بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر را دریافت کردید. فکر میکنید بعد از این اتفاق جایگاه شما در سینما تغییر کرده است؟
من متناوبا کار کردهام. یعنی پشت سر هم در آثار سینمایی حضور داشتم و مشغول بودم. به هر حال تصور میکنم آنجایی که حضورم لازم بود حضور داشتم.
شما کارتان را با رادیو و تجربه مجریگری آغاز کردید. هنوز هم به کار اجرا گرایش دارید؟
البته در اصل کارم را با تئاتر دانشجویی آغاز کردم اما در خصوص کار اجرا بستگی دارد چه پیش بیاید. چه سوالات عجیب غریبی میپرسی!
خب به هر حال سوالی است که وجود دارد و بهتر از سوالهای تکراری است که همیشه پرسیده شده.واقعا من نمیتوانم آینده را پیشبینی کنم. نمیدانم! شاید یک کاری پیش بیاید که بخواهم انجام دهم.
منظور من از این سوال این بود که آن گرایش شخصی و درونی خودتان به سمت کار اجرا وجود دارد و در اولویت کاریتان هست؟
نه، ترجیح میدهم که انجام ندهم. یعنی در اولویت اولم نیست، کار اجرا در اولویت چندم قرار دارد اما سعی میکنم بیشتر در زمینه بازیگری فعالیت کنم.
همانطور که خودتان اشاره کردید دو تجربه کار تئاتر «بر کرانه باد» و «افسانه» (به کارگردانی مینا ابراهیمزاده) برای جشنواره دانشجویی در سالهای 74 و 75 در پروندهتان داشتید.
بله، اما در واقع آن کارها غیرحرفهای بود.
حالا بعد از مدتها فاصله چطور شده و چه چیزی در تئاتر میبینید که با وجود اینکه درگیر کارهای سینمایی هستید بازی در نمایش «کرگدن» (کار آقای آئیش) را پذیرفتید و خواستید به صورت حرفهای وارد عرصه تئاتر شوید؟
تجربه، عشق تجربه. به هر حال بودن در یک کست خیلی خوب، اساتید این حوزه و کسانی که از بودن در کنارشان لذت میبرم، آزمایش خودم و اینکه ببینم کی هستم؟ کجا و در چه جایگاهی هستم؟ نقطه ضعفهایم چیست؟ چهکارهایی باید انجام بدهم؟ میبینی! همهاش تجربهاست. کار در تئاتر برای من یک جور خودآزمایی است و قطعا هدفم هم برای بهتر شدن است. فکر میکنم در مرحله آزمایش هستم.
حالا از کارتان در این نمایش راضی هستید؟
قطعا کلیت کار را خیلی دوست دارم اما هنوز از کار خودم چندان راضی نیستم.
گویا کمتر از بقیه در تمرینات نمایش «کرگدن» حضور داشتید اما بازی قابل قبولی ارائه کردید. چه مدت زمانی برای این کار تمرین کردید؟
بله، به علت مشغله کمتر در تمرینات حضور داشتم. مدت زمان تمریناتم کم بود. کل تایم تمرین حدود یک ماه و نیم بود و من دو هفتهاش را حضور داشتم.
شما تجربه کار با کارگردانهای سینما را دارید. تجربه کار با آقای آئیش به عنوان یک کارگردان تئاتر را هم کسب کردید. فکر میکنید تفاوت کارگردانهای سینما و تئاتر چیست؟
اگر تفاوتی بین متخصصان و اساسا انسانها وجود داشتهباشد، تفاوت هوشمندی است. خیلیها در جایگاهی که قرار دارند سعی میکنند هوشمندانه رفتار کنند و ثمره رفتار هوشمندانهشان خوب است. قلبا از همه چیز احساس رضایت میکنند ولی بعضی وقتها متأسفانه هوشمندی در مرحله دیگری قرار میگیرد و آن کار برای شما ناراحتکننده و تلخ میشود. کار کردن با آقای آئیش برای من واقعا جذاب و دوستداشتنی بود و خب البته ضمن اینکه دلم میخواست یک ذره خستگی در کنم، دلم میخواست که در این عرصه خودم را بسپرم به یک جریان و رها باشم.
بهطور کلی تفاوت کار در سینما یا تلویزیون با کار در تئاتر را در چه میبینید؟ آیا این جو صمیمانه که همیشه در عرصه تئاتر از آن یاد میکنند، وجود داره؟
لزوما نباید جو صمیمانه را تئاتری ـ سینمایی کرد. جو صمیمانه به حضور آدمهای صمیمی برمیگردد. آدمهایی که قلبا آدمهای صمیمیای هستند و در ذاتشان آدمهای دوستداشتنی هستند، سعی میکنند به راحتی دیگران را دوست داشتهباشند. این افراد صمیمی هر جا که جمع شوند جوشان صمیمانه است. ربطی به عرصهاش ندارد.
در حوزه موسیقی سال 1383 با گروه «سون» کار کردید و دکلمه بعضی از ترانههای این گروه را بر عهده داشتید.
آن تجربه هم یک تجربه کاملا تفریحی و تفننی بود. این جوری به آن نگاه کنید. کاری برای خستگی در کردن و سرگرمی.
فکر نمیکنید دلیل این گرایش و گریز زدن به کارهای دیگر از جمله موسیقی، بازی در تئاتر و... به بحث نادیده گرفته شدن در سینما برگردد؟
نه، به هیچ عنوان. من سعی میکنم در هر عرصهای که فعالیت میکنم ناامید نباشم. به هرحال در سینما هم متناوبا و به طور موازی کار کردم. فکر میکنم تعداد کارهایی که در آنها حضور داشتم دیگر دورقمی شده است، این نشان میدهد به هر حال تقاضا وجود داشته و من هم سعی کردم بهتر و بهتر عمل کنم. اصلا خودم اینجور قیاسها را نمیکنم. ترجیح میدهم که هر جایی که لازم است حضور داشتهباشم، تلاشم را بکنم که به بهترین شکل حضور داشتهباشم. اصلا هم مهم نیست کجا باشد.
خودتان را در بازیگری چطور ارزیابی میکنید؟ در واقع میخواهم بدانم دوران بازیگریتان را به چند مرحله تقسیم میکنید؟ نقطه عطف پرونده کاریتان را چه میدانید؟
معلوم نیست این نقطه عطف کی اتفاق بیفتد. اصلا مشخص نیست.
یعنی فکر میکنید تا حالا پیش نیامده؟
واقعیت این است که بستگی دارد تعریف ما از نقطه عطف چه باشد. اگر معنای عمومی را در نظر بگیریم هیچوقت نشان نمیدهد که کی این اتفاق ممکن است بیفتد. من اگر بخواهم یک تخلص برای روند هنری خودم انتخاب کنم این تخلص را «رهرو» میگذارم. شاید بهترین چیزی که ما میتوانیم به خودمان اطلاق کنیم «رهرو» هست. ما یک مسیری را در حال رفتنیم. ایستگاه به ایستگاه در این مسیر تجربههای جدیدی به دست میآوریم. در این مسیر چیزهایی را میبینیم که قبلا راجع به آنها فکر نکردیم و این چالشهاست که زیباست. بعضی وقتها همین چالشهاست که منتج به یک نتیجه چشمگیر میشود و البته بعضی وقتها هم نه، شکست میخورد. هر دوی اینها در کنار هم زیباست، فلسفه زندگی است. من اینطوری بیشتر به حرفه خودم نگاه میکنم، برای اینکه بتوانم بیشتر مسوولیت خودم را به عنوان یک بشر انجام بدهم. ببینم اصلا کی هستم، برای چه آمدم و چه کار باید بکنم. اگر تشخیص دادم یا حس کردم این کاری که الان به من پیشنهاد شده باید انجام بدهم سعی میکنم به بهترین شکل آن را انجام بدهم. یعنی کار دیگری از دستم بر نمیآید.
شما با کارگردانهای مرد کار کردید با کارگردانهای خانم از جمله تهمینه میلانی در فیلمهای «واکنش پنجم» و «سوپراستار» و پوران درخشنده در فیلم «بچههای ابدی» هم کار کردید. فکر میکنید بین کارگردانی خانمها و آقایان فرقی وجود دارد و آیا اینکه بخواهیم نحوه کارگردانی را هم زنانه، مردانه کنیم صحیح است؟
به نظر من نه، درایت جنسیت نمیشناسد. درایت در هر آدمی میتواند وجود داشتهباشد. عدمدرایت هم همینطور ولی خوشبختانه من با کارگردانهایی مثل خانم میلانی و درخشنده که کار کردم از فضای کار کاملا راضی بودم و لذت بردم.
الان چه پروژهای در دست دارید؟
الان مشغول فیلمبرداری «حوالی اتوبان» هستیم.
«پری دریایی» چطور؟
«پری دریایی» فعلا معلوم نیست. حضورم قطعی نیست.
«پسر آدم، دختر حوا» در چه مرحلهای قرار دارد؟
متأسفانه حضورم در این پروژه به علت عدمهمخوانی شرایطم منتفی شد. یعنی شرایط کاریام را نتوانستم به لحاظ زمانی هماهنگ کنم وگرنه دوست داشتم کار کنم و برای عوامل این فیلم آرزوی موفقیت میکنم. «پسر آدم، دختر حوا» قطعا کار خوبی میشود.
به غیر از فیلمهایی که به آنها اشاره کردیم چه کاری در دست دارید؟
تئاتر «کرگدن» به کارگردانی فرهاد آئیش.
تجربه کار با اصغر فرهادی و تیم حرفهای «درباره الی...» چطور بود؟
بسیار آموزنده و عالی و دوست داشتنی... واقعا تجربه خیلی خوبی بود.
چه مدت زمانی را درگیر پروژه سینمایی «درباره الی...» بودید؟
فکر میکنم تقریبا حدود 75-70 روز.
فکر میکنید «درباره الی...» به جشنواره فیلم فجر میرسد؟
بله، انشاءالله.
سال گذشته «پرچمهای قلعه کاوه» و «محیا» را در جشنواره داشتید. آیا امسال کاری از شما برای حضور در جشنواره قطعی شده؟
فکر میکنم «سوپراستار» (به کارگردانی تهمینه میلانی) و «درباره الی...» (به کارگردانی اصغر فرهادی) در جشنواره حضور داشته باشد. «سایه وحشت» (به کارگردانی عماد اسدی) را هم قرار است به جشنواره برسانند.
پس با این حساب جزء بازیگرهای پرکار جشنواره امسال خواهید بود.
من این دستهبندیها را نمیدانم. اگر به نظرتان این پرکاری است طبیعتا بله. در جشنواره امسال جزء بازیگران پرکار خواهم بود.
یک بازیگر پرکار که به دنبال تجربه است...
تقریبا. من فقط میخواهم بگویم سراسر زندگی آدم تجربه است، که از دست زدن به تجربههای متفاوت و مهیج در طول زندگی در صورتی که در یک مسیر درست باشد نباید وحشت داشت. همیشه اتفاقات بزرگ به خاطر شجاعت و پذیرفتن یک تجربه جدید در مسیر درست بوده که اتفاق افتاده. امیدوارم همه ما بتوانیم تجربه کنیم و چیزهای خوب و مثبت را یاد بگیریم و از همه مهمتر رفاقت و عشق و انسانیت و با هم بودن را تمرین کنیم.
منبع : سایت کارگزاران
نوشین جعفری:با شهاب حسینی در حالی به گفتوگو نشستم که به دلیل مشغله کاری زمان مصاحبه را برای بعد از اجرای «کرگدن» به کارگردانی فرهاد آئیش در تئاتر شهر هماهنگ کرد. اینروزها باید او را جزء پرکارترین بازیگران به حساب آورد. بازی در چند فیلم سینمایی و تلهفیلم و تئاتر باعث شده تصور همه درباره کمکاری شهاب حسینی از بین برود. بازیگری که از گویندگی تلویزیون کارش را آغاز کرد، با بازی در سریالهای تلویزیونی مشهور شد و حالا هم سینما و تئاتر را تجربه میکند. شهاب حسینی فیلم «محیا» را ـ که با آن دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مرد از جشنواره بیست و ششم فیلم فجر بهدست آورد ـ در اکران سینماها دارد و هماکنون مشغول کار در پروژه سینمایی «حوالی اتوبان» است. او آذر و دی ماه امسال هرشب با نمایش «کرگدن» به کارگردانی فرهاد آئیش در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه میرود.