زمان پخش فیلم تعبیر خواب با بازی شهاب حسینی مشخص شد این فیلم روز جمعه سوم اذر ماه ساعت 15/30 از شبکه اول سیما پخش خواهد شد در خلاصه این فیلم امده شهاب حسینی در نقش یک پلیس که بر سر دو راهی قرار گرفته بازی کرده است و ...
شهاب حسینی: تماشاگر بزرگتر از آن است که برای دیدن من به تئاتر بیاید / مشروح میزگرد نمایش «ملاقات»
تئاتر - دو کارگردان نمایش «ملاقات» میگویند پرداختن به مباحث معنوی و روحی و برقراری گفتوگوی چالشی بین دو شخصیت روی صحنه تئاتر، یکی از دغدغههای چند سال اخیر آنان بوده است.
مهدی یاورمنش، محمدرضا رستمی: یک ساعت و نیم پیش از شروع نمایش «ملاقات»، مقابل بازیگران و کارگردانان آن روی صحنه سالن اصلی فرهنگسرای نیاوران دور یک میز نشستیم.
بحث و گفتگو با احمد ساعتچیان (بازیگر نقش فروید)، مهدی حسینی بجستانی (ایفاگر نقش افسر گشتاپو)، فرانک حیدریان (بازیگر نقش آنا فروید) و شهاب حسینی (ایفاگر نقش غریبه) بیش از یک ساعت طول کشید.
بخش عمدهای از این میزگرد به تحلیل متن و بررسی عناصر اجرایی نمایش اختصاص یافت و شهاب حسینی و احمد ساعتچیان که به طور مشترک «ملاقات» را کارگردانی کردهاند، در این زمینه پاسخگوی پرسشهای ما شدند.
نمایشنامه «ملاقات» به نویسندگی «اریک امانوئل اشمیت»، برشی خیالی از زندگی زیگموند فروید را در نخستین روزهای جنگ دوم جهانی روایت میکند؛ در حالی که ماموران گشتاپو دختر این روانشناس معروف را دستگیر کردهاند، جوانی غریبه به خانه او میآید و اعتقادات معنوی فروید را به چالش میکشد و....
از چپ به راست: شهاب حسینی، احمد ساعتچیان، فرانک حیدریان، مهدی حسینی بجستانی، امید راضی (مترجم)، محمدرضا رستمی و مهدی یاورمنش
محمدرضا رستمی: اریک امانوئل اشمیت با ترجمه نمایشنامههایش به فارسی و اجراهایی که از آنها شده، در ایران شناخته شده است. از میان نوشتههای او چه شد که «ملافات» را برای کار انتخاب کردید؟
احمد ساعتچیان، بازیگر و کارگردان: من و شهاب این متن را به دلیل آنکه ابعاد روحانی و روانی انسان در آن به بحث گذاشته میشود، بسیار دوست داشتیم.
مهدی یاورمنش: در تعدادی دیگر از آثار اشمیت نیز این ویژگیها وجود دارد. چرا آنها را برای کار به دست نگرفتید.
ساعتچیان: درست میگویید. اشمیت چون فلسفه خوانده است که علاقه شخصی من نیز هست، تمام کارهایش عمق خاصی دارند و البته زبان شاعرانهاش نیز مرا به خود جذب میکند. شهاب هم به همین دلیل به کارهای این نویسنده علاقه دارد.
فکر میکنم «ملاقات» دومین یا سومین کاری است که سال 1992 میلادی نوشته و آن طور که در سایت اختصاصی خودش هم آورده است، آن زمان فکر نمیکرده نمایشنامه موفقی از کار در بیاید، چون امیدوار نبوده مخاطب با آن ارتباط برقرای کند. به قول معروف از کارهایی بوده که مدتها تو کشوی میزش خاک خورده که عاقبت به اصرار دوستانش آن را چاپ میکند، اما بر خلاف انتظار اشمیت، اجراهای متعددی از این متن روی صحنه میرود و حتی جایزه مولیر را هم برنده میشود.
در پاسخ به پرسش شما هم باید بگویم من و شهاب نمایشنامههای زیادی از امانوئل اشمیت را خوانده بودیم که وقتی به «ملاقات» رسیدیم و دربارهاش بحث کردیم، دیدیم نظراتمان در باره شیوه اجرایش نیز به هم نزدیک است و برای همین روی کار کردن این متن به نتیجه رسیدیم.
کشمکش میان فروید (احمد ساعتچیان) و غریبه (شهاب حسینی) شکلدهنده درام «ملاقات» است
یاورمنش: نمایشنامه «ملاقات» پیش از این به فارسی برگردانده شده است. چرا دوباره شما آن را ترجمه کردید؟
ساعتچیان: این خصلت را وامدار استاد سمندریان هستیم. او همیشه نمایشنامهها را به زبان اصلی دستش میگرفت و با توجه به آنها تمرین میکرد. ما هم در این کار نمایشنامه را از زبان اصلی دوباره ترجمه کردیم و در عین حال تمرین و کارگردانی را با توجه به کلیت و روح حاکم بر متن اصلی پیش بردیم.
رستمی: نمایش «ملاقات» درونمایه و محتوایی دارد که به نظرم جامعه امروز یک مقدار از آن اشباع شده است. با این خصوصیات فکر نمیکنید به صحنه بردن آن یک ریسک بود؟
ساعتچیان: من هم تو این جامعه زندگی میکنم و اگر نظر شما را داشتم، به سراغ این متن نمیرفتم. من احساس میکنم در هر زمانی و برای هر انسانی پرسشهای مطرح شده در این نمایشنامه پیش میآید که مردم محیط اطراف من هم از این قاعده مستثنی نیستند.
در ارتباط با محتوای متن هم ما از همان ابتدا میخواستیم کاری روی صحنه ببریم که وقتی تماشاگر از سالن خارج میشود، تو فکر برود. هدفمان این بود وقتی نمایش به پایان میرسد، تازه در ذهن تماشاگر شروع شود.
با این حال اگر چه نمایشنامه پیچیدگیهای خاص خود را دارد، اما سعی کردیم آن را از نظر زبانی و مباحث فلسفی ساده کنیم.
شهاب حسینی میگوید مردم به غذای جسمانیشان بیش از نیازهای روحی خود توجه میکنند
یاورمنش: حرفمان این است چون جامعه امروز ایران، بحثهای مربوط به معنویت را زیاد شنیده، مقابل این مضامین شاید موضع بگیرد.
شهاب حسینی، بازیگر و کارگردان: اتفاقا به همین دلیل شاید بهترین وقت است که این بحثها روی صحنه نمایش گفته شود. من احساس میکنم همان موضع گیری و تقابل که شما به آن اشاره میکنید، باید به وجود بیاید که ما هم از زاویهای دیگر طرح موضوع کنیم. این طوری جهان تعاملات شکل میگیرد و مردم فرصت مییابند همدیگر را بهتر و بیشتر بشناسند. در واقع نیاز به معنویت در جامعه را احساس کردیم و به سمت این متن رفتیم.
یاورمنش: من خوب متوجه نشدم. یعنی به نظر شما گرایش به معنویت در جامعه ما کم شده است یا زیاد؟
حسینی: جامعه ما در دو دهه گذشته بیشتر از نیازهای روحی و معنویاش به غداهای جسمی خود بها داده است. ببینید چقدر فست فود، رستوران ایتالیایی، ژاپنی، چینی، مکزیکی و... در ایران زیاد شده است. این نشان میدهد ما چقدر به دنبال تنوع در زندگی و رفع نیازهای جسمانیمان هستیم و همزمان بیتفاوت به غذای روح و روان شدهایم. در مقابل این تعداد فست فود و رستوران، ببینید چند سالن تئاتر، کتابخانه و سینما افتتاح شده است.
وقتی جامعهای رو به سطحیات زندگی میآورد و غم بزرگش نان میشود، با دست خودش مشکلاتش را بیشتر میکند. انسان با تغذیه مناسب روحی و معنوی، میتواند در جهان اندیشه، پاسخ پرسشهای خود را پیدا کند و به آرامش برسد، با این حال متاسفانه کمتر کسی حوصله انجام دادن این کار را دارد.
ساعتچیان: من هم در جامعه یک جور معنویتگریزی میبینم.
آنا فروید (فرانک حیدریان)، احمد ساعتچیان (فروید) و مهدی حسینی بجستانی (افسر گشتاپو)
رستمی: ما نمیگوییم که رویکردتان در این نمایش اشتباه است. منظورمان آن است وقتی از این مباحث صحبت میشود، چون مردم اشباع شدهاند، ارتباط با آنان سخت میشود.
حسینی: من هم این سئوال را دارم. چرا وقتی امروز کسی از ارزشها صحبت میکند، همه او را به شعارزدگی متهم میکنند. حرف زدن از ایثار، فداکاری و عشق آیا ایراد دارد؟ در حالی که همه این مفاهیم در جهان ارزش دارند و همه آنها را درک میکنند.
ساعتچیان: شاید ضعف ماست که این گونه مباحث را با پیچیدگی ارائه کردهایم و نیامدهایم آن را ساده کنیم.
حسینی: یادمان نرود که صداقت و راستی نیاز به آگراندیسمان ندارد. شما حرف راست را اگر تو بوق و کرنا کنی، اصلاً باور پذیر نمیشود. وقتی سینما و تلویزیون متاسفانه خالی از این بحث هاست یا به صورت غلط به سمت آنها میرود، تئاتر تنها جایی است که میتوان در آن به طور اصولی به معنویت پرداخت.
احمد ساعتچیان شکلگیری گروههای تئاتری را امری ضروری و البته سخت میداند
یاورمنش: حسن نمایش شما و البته متن اشمیت این است که نمیخواهد چیزی را به تماشاگر حقنه کند. اجرایتان تماشاگر را وارد بحث و تقابل فکری فروید و غریبه میکند و فکرش را درگیر میسازد. برای همین خیلی از تماشاگران مثل من بر خلاف رویکرد نمایشنامه و کارگردانی شما، در بیشتر اوقات بحث، حق را به فروید میدهد.
حسینی (با خنده): طبیعی هم هست و برایم عجیب نیست.
رستمی: اینکه نمایش «ملاقات» را تو نیاوران روی صحنه آوردهاید، جای تقدیر دارد. چرا که مردمی را به سالن میکشاند که تاکنون با تئاتر خیلی آشنا نبودهاند.
ساعتچیان: بله همین طور است. نیاوران به ما کمک کرد تا با مخاطبی روبرو شویم که تئاتر کمتر دیده است. اینجا خود تماشاگر رفت و تماشاگر آورد. ما در این نمایش با کسانی روبرو شده ایم که از شهرستانهایی چون اراک، خوزستان و اصفهان میآیند و کار را میبینند.
رستمی: با این حال نمایش شما سرشار از مونولوگ و دیالوگ است که تماشاگر عادی را خسته میکند. برای همین فکر میکنم اگر این اجرا در تئاتر شهر بود و مخاطب خاص داشت، این نگرانی نبود که تماشاگر با آن ارتباط برقرار میکند یا نه؟
ساعتچیان: خب این کاری است که حوصله تماشاگر را میطلبد. با این وجود خیلی خوشحالم که کار را نیاوران روی صحنه آوردهام. در مورد پر دیالوگ بودن نمایش هم باید بگویم که از مدتها پیش من و شهاب میخواستیم کاری را روی صحنه بیاوریم که در آن دو شخصیت با هم حرف بزنند، گفتوگو داشته باشند و از دل آن چالشهایی پیش روی تماشاگر شکل بگیرد. استقبال و بازخوردی هم که از نظرات تماشاگران داشتهایم، نشان میدهد که به این هدف خود رسیدهایم.
عکس یادگاری بازیگران نمایش «ملاقات» روی صحنه سالن فرهنگسرای نیاوران
رستمی: آقای حسینی، شما در عرصه بازیگری یک چهره شناخته شده هستید و هر چند میدانم خودتان از این اصطلاح خوشتان نمیآید، اما همه به چشم یک سوپر استار به شما نگاه میکنند. با این حال گفته بودید اگر کسی برای دیدن شما به تماشای نمایش «ملاقات» بنشیند، خودتان را بازنده حس خواهید کرد. میخواهم بدانم بعد از یک ماه که روی صحنه نیاوران بازی کردید، فکر میکنید تماشاگران بیشتر شما را دیدند یا نمایش را؟
حسینی: تماشاگر ما بزرگتر از آن است که برای دیدن شهاب حسینی به سالن تئاتر بیاید، دنیایش این قدر کوچک نیست. من تماشاگر را در راس هرم اهمیت و اولویت قرار میدهم و در باره کارم از آنان میپرسم. وقتی هم خیلی از تماشاگران میگویند صاحب نظر نیستند که بگویند کار خوب بود یا بد، من پاسخ میدهم اتقاقاً آنان باید در باره نمایش داوری کنند و بگویند از کار خوششان آمده یا نه.
رستمی: چطور شد با این گروه روی صحنه آمدید. از قبل همدیگر را میشناختید؟
حسینی: چند سال پیش وقتی با احمد ساعتچیان آشنا شدم، مثل این بود که یک سرچشمه حیات پیدا کردهام. او بود که مرا به دیگران وصل کرد و این جمع صمیمی شکل گرفت.
یاورمنش: یعنی این گروه پابرجا میماند؟
حسینی: چرا که نه. ثروتمند بودن به داشتن حسابهای بانکی پر نیست. دوستان خوب زیاد داشتن هم یک ثروت است که من دارم.
ساعتچیان: البته کنار هم نگاه داشتن گروههای تئاتری خیلی سحت است. کمبودهای مالی در تئاتر و پشتیبانی از گروهها و... باعث میشود گروهها با دشواری پابرچا بمانند.
یاورمنش: علاوه بر این نیازها که گفتید، گروههای تئاتری باتعامل است که منسجم میمانند. آیا در جمع شما این تعامل وجود داشت؟
ساعتچیان: بله و این از ضروریات است.
حسینی: در هر جمعی اول از همه باید تعامل انسانی باشد، این نخستین هدف ما بوده و هست. بعدش از نظر حرفهای هم هر کس باید سهم خود را در شکلگیری گروه ایفا کند.
این تعامل انسانی نباشد، مگر یک جمع چقدر میتواند دوام بیاورد. نیاز اول ما در جامعه هم، تعامل انسانی است که به هر بهانهای باید در تقویت آن بکوشیم. این تو جامعه امروز خیلی کم شده است. شما ببیند ما در تهران پیادهروهای بزرگی که مردم در آن کنار هم قدم بزنند، خیلی کم داریم. معاشرت خیلی کم شده است و مردم هم وقت کمی برای این کار میگذارند.
ما همه اسیر باورها و سبک زندگی خودمان هستیم، در حالی که تنها با همدیگر بودن است که میتوانیم به اوج برسیم. مثل آن داستان کبوترهایی که در کتابهای درسی فارسیمان بود؛ پرندههایی که در تور صیاد گرفتار آمدند، اما توانستند با بال زدن متوازن و هماهنگ، تور را از زمین بلند کنند.
یاورمنش: گروه چگونه به هماهنگی هنری رسید؟
ساعتچیان: تعامل در یک گروه تئاتری یعنی اینکه من کمک کنم همبازیم بهتر دیده شود. اگر من کمک کنم به همه عوامل تا کار آنان دیده شود، آن وقت با گروه هماهنگ هستم. البته این به معنای اختلاف نداشتن نیست. برای مثال در این کار من و شهاب یک جاهایی با هم اختلاف داشتیم که باعث میشد بین ما گفتوگو در بگیرد و از دلش یک تجربه تازه در بیاید.
یاورمنش: نمایش شما چهار شخصیت دارد؛ فروید، غریبه، دختر فروید و افسر گشتاپو. در این میان شخصیت افسر گشتاپو با بازی مهدی حسینی بجستانی، با اینکه میتوانست به یک نقش منفی کلیشهای تبدیل شود، ظرافتها و ریزه کاریهایی دارد که در مواقعی حتی حس همدردی تماشاگر را هم بر میانگیرد. او آدمی است که شرایط زندگی او را به این سمت کشانده و برای همین نفرتانگیز نمیشود.
مهدی حسینی بجستانی، بازیگر: این علاقهمندی شاید تنها برای شما پیش آمده است. چرا که خیلی از تماشاگران میگویند ما از این شخصیت متنفریم و هر وقت تو روی صحنه میآیی، میخواهیم سر به تنت نباشد.
یاورمنش: اما من این حس را ندارم و شخصیت افسر گشتاپو را خیلی خوب درک میکنم و تا حدی دوستش هم دارم.
به عقیده شهاب حسینی، معاشرت و تعامل انسانی، نیاز ضروری جامعه امروزی ماست
حسینی (با خنده): این بر میگردد به بازی و شخصیت خود مهدی که این قدر دوست داشتنی است.
ساعتچیان: خوشحالم این را از زبان شما میشنوم. من خودم این شخصیت را خیلی دوست دارم. این جور آدمهای منفی، یک وجوه شخصیتی دیگر هم دارند که اگر کشف شوند، میتوانند حس همدردی تماشاگر را برانگیزند. البته اشمیت خیلی خوب این شخصیت را از کار در آورده است و وقتی افسر گشتاپو وارد صحنه میشود، تماشاگر با خودش میگوید باز این آمد و لجش میگیرد.
حسینی: البته همزمان خندهاش هم میگیرد.
یاورمنش: خوبیاش این است که کلیشهای نشده و آخر کار هم تمام قدرت و ابهتش میشکند.
حسینی بجستانی: با همکاری کارگردانان نمایش به این شیوه بازی رسیدم. اینکه برای او هم اتفاقهایی بیفتد، باید و نبایدهایی پیش بیاید و آخرش هم حتی این شک برانگیخته شود که نکند خود افسر گشتاپو هم یهودی است، از افسر گشتاپو شخصیتی باور پذیر ساخته است.
حسینی: ما در تمرینها همیشه میگفتیم برگردیم به ریشههای این آدم، ببینیم چه شده به خدمت گشتاپو درآمده است، چه عقدههایی داشته و.... با این حال بخش عمده موفقیت این شخصیت بر میگردد به استعداد بازیگر که اینها را خوب نمایش دهد.
حسینی بجستانی: با تشکر از لطف شما باید بگویم اگر یک شخصیت خوب نوشته شده باشد، آن وقت کار بازیگر خیلی سخت نیست و تنها باید بتواند با کمک تکنیکهایی که فرا گرفته، آن را از کار در بیاورد. اگر شخصیتی خوب نوشته شده باشد، بازیگر 70 درصد راه را رفته است.
ساعتچیان: به اصطلاح خود نقش میگوید که چگونه مرا بازی کن.
یاورمنش: شخصیت آنا فروید هم خیلی پر احساس و گرم از کار درآمده است.
فرانک حیدریان، بازیگر: من اولش که نمایشنامه را خواندم، یک مقدار نگران بودم آیا میتوانم این شخصیت را خوب در بیاورم یا نه. در ادامه با کمکها و راهنماییهای دو کارگردان، سعی کردم با مطالعه و تعمق به یک تحلیل در باره شخصیت آنا فروید برسم.
یاورمنش: چه جور مطالعاتی؟
حیدریان: مطالعات تاریخی زیادی کردم تا با حال و هوای آن زمان آلمان و اتریش آشنا شوم. علاوه بر این همان طور که میدانید، این نمایشنامه بر اساس یک اتفاق واقعی نوشته شده و در باره آن هم زیاد خواندم. آشنایی با آرای روانشناسی فروید هم بخشی دیگر از مطالعاتم بود که خیلی به من کمک کرد.
یاورمنش: از آنجا که همه بازیگران این نمایش، مکتب درس استاد سمندریان را درک کردهاند، میخواستم بپرسم مهمترین چیزی که از او یاد گرفته اید، چه بوده است؟
حسینی: استاد سمندریان چند کلید به ما داد که تا امروز به کار ما آمده است. اول آنکه اگر بازی بازیگر در حین کارش چه روی پرده چه روی صحنه، به چشم آید، در جا باخته است. مثل شعبدهبازی است که نخ کارش دیده میشود.
دوم آنکه اگر آدم مشهوری شدید، تماشاگر وقتی به سالن میآید، در ده دقیقه اول باید تو را ببیند، ده دقیقه بعد نقش را ببیند و بعدش دیگر خودش را در نقش ببیند. جدا از این مباحث، او تاکید زیادی روی صداقت داشت. خودش آدم صادقی بود و کارش هم صداقت داشت. او تاکید داشت جلوی تماشاگر عریانی و باید با او صادق باشی.
ساعتچیان: همیشه میگفت تو این کار باید پوست کرگدن داشته باشی تا دوام بیاوری. این حرفش را هیچ وقت فراموش نمی کنم. یادش گرامی باد.
نتیجه نظرسنجی ، هفت صبح
*بهترین بازیگر مرد سینمای ایران*
1* پرویز پرستویی با 4254 رای
2* شهاب حسینی با 3072 رای
3*حامد بهداد با 2844 رای
4*عزت الله انتظامی با 1968 رای
5*اکبر عبدی با 1896 رای
6*زنده یاد خسرو شکیبایی با 1818 رای
7*مهران مدیری با 1470 رای
8*حمید فرخ نژاد با 960 رای
9* رضا عطاران با 702 رای
10* رضا کیانیان با 336 رای
ضبط صدا .... نمایش چشم هایی که مال توست ...
کارگردان : نسیم ادبیفیلم مستند بهانه ای برای بودن
کارگردان : علی پالیزدار
فردا یکشنبه 14 آبان / سینما فلسطین سالن 3 ساعت 20:30
و سه شنبه 16 آبان / سینما عصر جدید سالن 2ساعت 17
مرحله نهایی نظر سنجی برای انتخاب بهترین بازیگر مرد سینمای ایران ( روزنامه هفت صبح )
برای شرکت در این رای گیری ، شماره کنار نام برگزیده را به شماره 20009477 پیامک بزنید .
*مهلت نظرسنجی پنج شنبه 11 آبان*
1/ عزت الله انتظامی
2/حامد بهداد
3/پرویز پرستویی
4/شهاب حسینی
6/اکبر عبدی
7/رضا عطاران
8/حمید فرخ نژاد
9/رضا کیانیان
10/مهران مدیری
روزنامه هفت صبح برای انتخاب بهترین بازیگر مرد نظرسنجی طرح کرده دوستان با توجه به عکس زیر می توانند گزینه های مورد نظر خود را ارسال کنند :
کد شهاب حسینی : 13
http://www.img4up.com/up2/70575901491061687018.jpg