رفتار حرفه ای و شجاعت بازیگر خوب سینمای ما جای تحسین و تقدیر دارد
عذرخواهی شهاب حسینی از کارگردان «یکی میخواد باهات حرف بزنه»: خسته بودم و حال و روزم به لحاظ عصبی خیلی خوب و رو به راه نبود
باید از منوچهر هادی معذرتخواهی کنم چرا که این نقش 60 تا 70 درصد آن چیزی شد که باید میشد. حسینی، بازیگر فیلم «یکی میخواد باهات حرف بزنه» با اعلام این جمله درباره شروع به کارش در این مجموعه در ماهنامه «فیلم» گفت: اولین بار که فیلمنامه را خواندم، برای نقشی که حمیدرضا پگاه بازی کرد در نظر گرفته شده بودم. در واقع میتوانم بگویم من خودم این نقش را انتخاب کردم. از هر کس بپرسید مهمترین بخش یک اتومبیل چیست، میگوید موتورش. یک اتومبیل باید موتور داشته باشد تا بتواند حرکت کند. این نقش هم موتور این فیلم بود. کوتاه بود و سختیهای خاص خودش را داشت.
وی با اشاره به اینکه برای بازی در این نقش محدودیت زمان داشته است افزود: فراغت کمتری داشتم که بتوانم روی ریزهکاری و جزئیاتش کار کنم. الان هم با عذرخواهی از منوچهر هادی باید بگویم این نقش، 60 تا 70 درصد آن چیزی شد که باید میشد. اگر فراغتی برای گپ زدن بیشتر و تمرکز بالاتر وجود داشت، مطمئنا نقش بهتری از کار درمیآمد.
حسینی افزود: من همزمان در شمال مشغول فیلمبرداری «من و زیبا» بودم. کاری که با عشق و علاقه خاصی برای آن رفته بودم اما با چیز دیگری مواجه شده بودم و همین خیلی خستهام کرده بود.
بازیگر «جدایی نادر از سیمین» گفت: از طرف دیگر به طور کل حال و روزم به لحاظ عصبی هم خیلی خوب و رو به راه نبود. اولین بار که منوچهر هادی را دیدم، زمانی بود که همراه با تهیهکننده و خانم آنا نعمتی به محل اقامت گروه «من و زیبا» آمدند. من اول همه از شخصیت خود منوچهر هادی خوشم آمد. به من خیلی لطف داشت و در همان ساعت اول با هم دوست شدیم. دیدم ذهنی باز دارد و میشود با او گپ زد.
حسینی علت پذیرش نقش را کارگردان آن دانست و افزود: دقیقا در همان زمان من با کارگردانی کار میکردم که اصلا اجازه تغییر به من نمیداد. از نظرش فیلمنامه وحی منزل بود؛ در حالی که ما بازیگران، انسانیم، ابزار نیستیم. باید به این انسانیت، دریافتها و عواطف و احساسات بازیگر احترام گذاشته شود. کارگردانی که دلش برای کارش میتپد، فضایی را ایجاد میکند تا همه با احساسات خودشان بیایند و تاثیرهای خودشان را روی کار بگذارند تا اثر زندهتر شود. کار ما اصلا همین است. ما مهندس شخصیتپردازی هستیم. با سازهای به نام کاراکتر طرفیم.
وی با اشاره به اینکه منوچهر هادی جزو کارگردانهایی است که به فضای گپ و گفت احترام میگذارد، افزود: صحنهای در فیلمنامهای وجود داشت که از آن مادر قصه (با بازی آنا نعمتی) بود. اما من پیشنهاد دادم که صحنه گوش دادن به قلب کودکی که اعضای فرزندانشان را به او هدیه کردهاند، از آن پدر باشد. برای این پیشنهاد هم دلیل داشتم. معتقد بودم این مادر در تمام این سالها به اندازه کافی با فرزندش بوده و او را لمس کرده و حس کرده است. اما پدر از فرزندش دور بوده و حالا وقتش است به گونهای این رشته عاطفی دوباره برقرار شود. هادی قبول کرد و خانم آنا نعمتی هم با مناعت طبعی که دارد، پذیرفت. تجربه کوتاه ولی خوبی بود.
حسینی افزود: اهدای عضو جزو موضوعهای مورد علاقه من است. خودم هم دلم میخواهد اگر روزی دچار مرگ مغزی شدم، اعضایم اهدا شود. فیلمنامه، ادبیات خوب و قابل تاملی داشت و روی کاغذ هم جذاب بود.
وی در پایان درباره فیلم «یکی میخواد باهات حرف بزنه» گفت: فیلم شریفی بود و قرار بود منوچهر هادی آن را بسازد که بهترین تلهفیلمهای تلویزیون را ساخته است. همینها و نقش مکملی که سخت بود و جای کار داشت، باعث شد بازی در آن را بپذیرم. معتقدم شخصیت کارگردان و بازیگرها در کارشان نفوذ پیدا میکند. مدیرتی که منوچهر هادی داشت، باعث شده بود همه با علاقه کار کنند.