روایت جالب شهاب حسینی از کافه نشینی و رستوران گردی
شهاب حسینی بازیگر مطرح سینما وبازیگر فیلم درباره الی در یادداشتی که درروزنامه شرق منتشر کرده از کافه نشینی سخن گفته است .
به گزارش پارس توریسم ،شهاب حسینی که چند هفته دیگر با فیلم آناهیتا عزیزالله حمید نژاد به سینماها می آید دریادداشت خود نوشته است : در میان انبوه سوالاتی که همواره در زندگی با آن روبهرو هستم، پیگیری برای دستیابی به پاسخ این پرسش که هر پدیدهای بر اساس کدام یک از نیازهای بشری به وجود آمده، قطعاً میتواند آگاهیبخش و دلچسب باشد. شاید سیر هر مسیری را آسانتر کند. روزی در فیلمی مستند درباره تاریخچه شهر پومپی شنیدم که این شهر در زمان خود که زندگی در آن جاری و ساری بوده، بیش از 800 رستوران داشته. تعجب کردم. همیشه فکر میکردم مراسم یا فرهنگهای متفاوتی مثل اعیاد یا مراسم مذهبی خاص در عهد باستان یا حتی جشنها و مهمانیهای خاص آن دوره تنها دلیل برای خوردن و نوشیدن مردم در کنار یکدیگر بوده. اما وقتی در مورد 800 رستوران شهر پومپی فکر کردم، با خودم گفتم کدام نیاز اجتماعی در آن زمان موجب پدید آمدن مکانهایی شده که انسانها فارغ از مراسم یا مناسبات خاص و حتی فارغ از کار معاش روزانه، بنا به میل خود آنها را برای صرف غذا یا نوشیدنی انتخاب میکنند؟ آیا تنها نیاز به خوردن و نوشیدن انگیزهای برای احداث این 800 رستوران و کافه بوده؟ یا دلیلی بسیار مهمتر؟ نیاز به داشتن ارتباط اجتماعی و گفتوگو و طرح و پردازش موضوعات انسانی در مکانی که انسانها در آن مکان و زمان به خصوص، فارغ از هر کاری وقت خود را برای صرف غذا یا نوشیدنی اختصاص دادهاند. پس آرامش معمول و موجود آن لحظه از زندگی، میتواند در برقراری بهترین شکل ارتباط اجتماعی مردم در قالب کار و امور اجتماعی، دوستی، مشارکت و حتی مسائل خانوادگی چون مذاکرات ازدواج و غیره نقش بسزایی ایفا کند ضمن اینکه این ارتباط، با نعمتهای بینهایت خداوند و خوشسلیقگی صاحبان نظر در علم خوشمزههای جهان، میتواند شکلی دلپذیر، شیرین، لذتبخش و خوشخاطره و در نهایت سلامت و متعالی را به همراه داشته باشد. شنیدم که گفتند طرح بسیاری از کارها و گامهای بزرگ برای پیشرفت و تعالی از پشت میزهای کوچک کافهها و رستورانها آغاز میشود. اساساً تعامل و گفتوگو نیاز مبرم هر جامعهای است که شکلگیری فرهنگ مناسب استفاده از رستوران و کافه میتواند در ایجاد بهترین و متمدنانهترین شکل ارتباط انسانی موثر باشد و خب از آن سو طراحی و سلیقه کسانی که به این کار اشتغال دارند هم در جهت برقراری ارتباطی کاملاً انسانی و زیبا و محترم، اصولی و مهم باشد. در کشورهایی که این فرهنگ بسیار به چشم میخورد، مثلاً فرانسه، کافهها چندان مکانهایی تفریحی به نظر نمیرسند بلکه بیشتر مکانهایی برای تنظیمات کارهای روزانه هستند. مردم بر اساس میزان علاقه و ارتباطی که با فضای مطلوب و مورد نظر خود برقرار میکنند، هر یک کافهای را برای خود انتخاب کرده و معمولاً از مشتریهای قدیمی و دائمی آنجا هستند. به این وسیله کافه جزء زندگی روزمره آنان و خاطرههای شیرین و شاید تلخشان باشد. به هر حال هر چه هست از زندگی جدا نیست. تاثیر این فرهنگ را هم در رشد اقتصادی و فرهنگ عمومی آن جوامع میتوان مشاهده کرد. و شاید برای اندیشیدن به هر موضوعی چیزی بهتر از ردیابی فلسفه حضور آن نباشد. حال که بنده نیز به نوعی در حاشیه زندگی این کار را تجربه میکنم، امید به آن دارم که روزی شادی را از این بابت در عمق قلبم حس کنم که این مکان کوچک ناقابل، بانی بسیاری از تعاملات متعالی انسانهای خوب و ارزشمند باشد که نتیجه آن حرکتهای بزرگ و در نهایت چرخش چرخ هستی تا آنجا که به هر یک از ما محول شده و رضایت پروردگار بینا و شنواست.
توضیح شرق: کافه مورد نظر در لواسان، بلوار امامخمینی، خیابان هدیش، پاساژ هدیش قرار دارد با نام «کافه هنر»
به راستی نمی توان گفت کافه صرفا مکانی ست برای خوردن و اشامیدن.ارامشی که یک کافه (که البته چنین کافه ای مخصوصا در کشور ما تعریف به خصوص دارد)به انسان می دهد راه را برای رسیدن به تفکری بهتر فارغ از دغدغه های روزانه نشان می دهد..یا رسیدن به ارامشی که شاید در جایی دیگر به راحتی بدست نیاید.درست است که طبق گفته ی اقای حسینی خیلی از گام های بزرگ برای پیشرفت از پشت همین میزهای کوچک کافه ها برداشته شده اما نه هر کافه ای!
چرا که کافه هایی می بینیم که مکانیست برای تبادل مواد مخدر یا جایی برای نوجوانانی که بلوغ خود را در ان به شکلی غلط بارور میسازند.
متاسفانه من فکر می کنم کافه گاها در بین مردم ما جا نیافتاده.عده ای انرا مکانی میدانند صرفا برای انسان های فیلسوف نما با موسیقی خاص دود سیگار و افکار کافکا و....
عده ای انرا مکان لهو و لعب و جایی برای گمراهی جوانان می پندارند.
بعضی که انرا با چایی خانه های بین راه و کله پزی اشتباه میگیرند
عده ای هم انرا پاتوقی برای دوست یابی.بولوتوس بازی.
چیزی که باعث میشود شما کافه ای را به عنوان مکانی برگزیده در ذهن خود داشته باشید قطعا مدیریت و عوامل گرداننده ی ان کافه هستند.نوع برخورد مدیر و کارکنان. قوانین کافه.موسیقی و حتی چیدمان ان.نشان میدهد که صاحبان کافه تمایل به ورود چه نوع اشخاصی را دارند.ان زمان است که حرف شهاب مصداق پیدا می کند که در فرانسه اشخاص بر حسب سلیقه ی خود ان کافه را پاتوق خود می کنند. چراکه محیط کافه سازگار با روحیه ی انان است.
و همینطور است در ایران خودمان کافه ای میشود پاتوق انسان های اندیشمند .هنرمند یا نهایتا محیطی ارام برای هر انسان خوش سلیقه و کافه ای میشود محلی برای....
با شناختی که همه از شهاب داریم قطعا کافه اش همان طور خواهد بود که می خواهد.مکانی برای تعاملات متعالی انسان های خوب ودر نتیجه حرکت های بزرگ.
یادمون باشه ما ادم ها خواسته یا ناخواسته تفکراتمان را به نمایش می گذاریم.
چه زیباست نمایش تفکرات شهاب در مکانی به نام کافه هنر.
به امید دیدارش پشت همان میزهای کوچک چوبی.
.......
دورها اوایی است که مرا می خواند.....
سلام بر مهبان وشیوا خانمان عزیز....
خیلی وقته حدوده یکی دو سالی که مه ولی یه ذره کمتر میشه که همیشه میومدم توی این وبلاگ و خبرای زیباتون ، عکس های بینظیرتون از 30نما31 که الان فیلتره و ....... میخوندمو میدیدمو عشق میکردم...
چون شهاب رو دوست دارم... به عنوان یکی از بهترین بازیگرهای جوان ایران....
هم خواستم ابراز علاقه ام رو به شهاب و شما و این وبلاگ کم نظیر رو بگم و نشون بدم هم میخواستم بگم با تم جدیدتون خیلی عشق کردم...
بعد چند وقتی که خسته شدم از این زندگی اومدم خیلی عشق کردم..
دمتون گرم...خیلی حال دادین
ایشالا همیشه موفق باشد و برا موفق شدن دیگر دعا کنید...
ممنون از دو دوست عزیز..
یا علی