پرسه در مه در تابستان
جواد نوروزبیگی گفت: به زودی برای گرفتن پروانه نمایش اقدام میکنیم و سعی داریم بعد از صحبت با فیلمیران برای نمایش تابستان شرایط را فراهم کنیم. البته فیلم نسبت به نسخه جشنواره تغیر نمی کند.
'پرسه در مه' در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر جایزه بهترین کارگردانی فیلم های اول و دوم را از ان خود کرد و مورد توجه منتقدان قرار گرفت.
پرسه زنیهای یک ذهن ناآرام
محبوبه افتخاری: امین، مردی جوانی که روی تخت بیمارستان به کما رفته ما را به شنیدن یک قصه دعوت میکند، قصهای که باید بنویسد تا چیزی برای لحظههای آخر زندگیاش داشته باشد. قصهای که قرار است به این سوال او و ما جواب دهد که «امین چرا به کما رفته؟». امین شروع میکند، ما را به صحنه یک تئاتر میبرد،جایی که قرار است رویا را ببینیم، زنی که احتمالا با او نسبتهایی دارد و... چند لحظه از شروع فیلم که میگذرد دیگر نمیتوانی تصویر، دیالوگها و شخصیتها را به حال خودشان رها کنی، هرچقدر سعی میکنی با خودت بگویی بازهم با یک فیلم به اصطلاح روشنفکری دیگر طرفی که آخرش چیزی دستگیرت نمیشود؛ نمیشود. بالا و پایین رفتنهای ذهن امین یقهات را میگیرد،حالا تویی که بیشتر از خودش میخواهی بفهمی گذشته او دقیقا چه شکلی بوده؟ امین کی با رویا آشنا شده؟ کی عاشق شده؟ کی پیچیدگیها و عصیانهای ذهنش او را از یک پیانسیت جوان به یک هنرمند در آستانه جنون تبدیل کرده؟ و.... مرتب با ذهن امین به گذشته دور،گذشته نزدیک و حال میروی و جاهایی هم رویا یقهات را میگیرد تا قصه را از منظر خودش تعریف کند. حالا تو ماندهای و این قصه تودرتو که باید پازلهایش را سر هم کنی. پازلهایی که با روایت پیچیده اما روان و هوشمندانه بهرام توکلی کمکم جایشان پیدا میشود و «عشق»،«نبوغ»، «دیوانگی» و «زندگی» بدجوری همه تو را فرا میگیرد و نمیگذراد از دایره حال رویا و امین بیرون بیایی. فیلمبرداری خضویی ابیانه، موسیقی زیبای متکی بر پیانو یک آهنگساز جوان؛ حامد ثابت و بازی آرام لیلا حاتمی کنار جنونی که شهاب حسینی باورنکردنی خوب اجرایش میکند؛ نمیگذارد «پرسه در مه» از آن فیلمهایی باشد که یادت برود.