به گزارش خبرنگار سینمایی فارس،نشست فیلم سینمایی «درباره الی...» یکشنبه شب با حضور اصغر فرهادی(کارگردان)، احمد مهرانفر(بازیگر) و نیما حسنینسب(منتقد سینما) در فرهنگسرای هنر برگزار شد.
برای خواندن مشروح گزارش این نشست به ادامه مطلب مراجعه کنید .
فرهادی در ابتدای این نشست گفت: قبل از اینکه وارد سالن بشوم فکر نمی کردم که در سالن این میزان جمعیت برای نقد و صحبت درباره کار نشسته باشند.
«نیما حسنینسب» نیز در شروع صحبتهای خود گفت: متاسفانه «درباره الی...» در شرایطی اکران شد که از نظر اکران آن طور که انتظار میرفت و شایسته فیلم بود اتفاق نیفتاد و امروز خوشحالم که فرصت کوچکی پیش آمد تا درباره این فیلم بزرگ صحبت کنیم.
این منتقد سینما ادامه داد: یکی از ویژگیهای «درباره الی...» این است که از جمله معدود فیلمهای تاریخ سینمای ایران است که برای تماشا و بررسی ان نیازی به اغماض ندارد و این موضوع در شرایط امروز سینمای ما که منتقد، روزنامه نگار و تماشاگر باید سطح توقع خود را در برای نقد آثار پائین بیاورد، بسیار مهم و ارزشمند است.
وی افزود: «درباره الی...» یکی از معدود فیلمهایی است که بدون هیچگونه چشمپوشی و تخفیف میتوان درمورد آن صحبت کرد چرا که در بهترین سطح از سینمای دنیا قرار دارد و با افتخار میتوان آن را با بزرگترین فیلمهای سینمایی دنیا مقایسه کرد و بسیار خوشحال شد که خیلی از مواقع که از دیدن صحنهای در فیلمی خارجی به وجد میآئیم این صحنهها در فیلم «درباره الی...»بسیار بیشتر وپررنگتر است.
حسنی نسب خاطر نشان کرد: «درباره الی...» مانند کوه یخی است که بخش اعظم از آن زیر آب قرار دارد و باید نقاط پنهان آنرا شکافت و لذت کشف آن را نصیب خود کرد.
اصغر فرهادی نیز در ادامه اظهار داشت: در این نوع جلسات همیشه نگرانیام این است که باعث پاسخ دادن به سوالاتی که در ذهن تماشاگر آرام آرام و با تماشای فیلم جوانه زده نشوم و لذت کشف و به پاسخ رسیدن را از تماشاگر نگیرم اگر تماشاگر خودش به دنبال پاسخهایش بگردد لذت بشتری میبرد.
وی ادامه داد: پروسه کشف و به پاسخ رسیدن به اعتقاد من حتی لذتبخشتر از خود تماشای فیلم میتواند باشد به همین دلیل سعی میکنم اگر سوالی در این موارد مطرح شد به گونهای جواب بدهم که محدود کننده دایره اندیشه مخاطب نشود و از طرفی طفره رفتن از پاسخ دادن هم نباشد. نکتهای که باید توجه کرد این است که لزوما آن چیزی که من موقع نوشتن و ساخت اثرفکر و طراحی کردهام، تماشاگر قرار نیست مطلق عین آن فکر کند و ایده و ذهنیت فیلمساز بی کم و کاست به تماشاگر تحمیل شود.
نیماحسنینسب نیز در ادامه گفت: یکی از کارهایی که «درباره الی...» با تماشاگرش میکند این است که او را به چالش درباره قضاوت میکشد. این فیلم اصولا فیلمی در مورد قضاوت است. یکسری دانشجوی حقوق در شرایطی قرار میگیرند که باید بدون پشتوانه و آگاهی در مورد موضوع بحثشان قضاوت کنند و مهمترین چالش فیلم نیز همین قضاوت است.
وی تاکید کرد: به همین دلیل است که وقتی منتقدان قرار است در مورد فیلم مطلب بنویسند به دلیل اینکه قرار است موضوعی را قضاوت کنیم که اساسا در مورد دشواریهای کار قضاوت است کار را سخت میکند.
در ادمه نشست احمد مهرانفر یکی از بازیگران «درباره الی...» در خصوص بازیهای این فیلم گفت: معمولا در کارهای اصغر فرهادی همه چیز از فیلمنامه شروع میشود و انتخابهای درستی که همیشه ایشان داشتهاند باعث میشود مجموعه بازیهای خوبی را شاهد و در خصوص «درباره الی...» نیز این اتفاق رخ داد.
وی ادامه داد: امیدورام همه بازیگران بتوانند روزی با اصغر فرهادی کار کنند به دلیل اینکه کار کردن با او یک کلاس درس بزرگ است و همه چیز به نگاه درست فرهادی به سینما و بازیگری برمیگردد و مصداق بارز بازیگری در سینما یعنی بازی نکردن را در کارهای او میبینیم.
مهرانفر افزود: نگاه فرهادی به بازیگری درست و علمی است و دلیل اینکه بازیهای خوبی در مجموعه کارهایش دیده میشود به شخصیتپردازی و آگاهی او از تکنیکهای بازیگری باز میگردد.
در ادامه این نشست فرهادی در پاسخ به سوالی که تا چه حد در کارش از کار سایر کارگردانان تاثیر میپذیرد گفت: نمی دانم چقدرتأثیرپذیری از دیگران داشته ام چون شما در معنای درست لفظ تأثیرپذیری خودتان به اینکه در حال تأثیر پذیرفتن هستید آگاه نیستید. فکر میکنم که تأثیرپذیریهایم بیشترعاطفی است تا مضمونی. ممکن است از یک لحظه فیلمی که چندان هم مطرح نباشد به شدت تاثیر عاطفی بگیرید که مقدمهای برای خلاقیت و نوآوری.
وی افزود: یک فیلم امکان دارد تاثیر گذاریاش عاطفی باشد و فیلمی دیگر صرفا بر اندیشه. تأثیر گذاری که با ابزار عواطف به اندیشه و اندیشیدن منجر شود بسیار ارزشمندتر و ماندگارتر است.
کارگردان «شهر زیبا» تاکید کرد: اصولا تنها چیزی که ما را علاقهمند به سینما کرده است، خود سینما است و این که فیلمسازی بگوید از سینما اصلا تأثیر نپذیرفته ونمیپذیرد، نقض غرض است، چون او فیلم میسازد برای تاثیر گذاری، حال آن که خود از تأثیرپذیری تبری میجوید.
در ادامه این نشست، نیما حسنینسب در پاسخ به سوالی در مورد نوع برخورد با «درباره الی...» در نقدهای خارجی گفت: اصولا منابع خوبی برای ما در بعد خارجی وجود ندارد، چرا که هنوز شیوه جستجوی مطلوب را یاد نگرفتهایم اما نکتهای که در مورد «درباره الی...» وجود دارد این است فارغ از بحث کیفی فیلم و افتخاراتی که کسب کرده و در آینده کسب خواهد کرد و به عقیده من حتی اسکار بهترین فیلم خارجی را هم امسال خواهد برد مطلبی بود که دیوید بوردول منتقد و نویسنده سرشناس دنیا در مورد «درباره الی...» نوشت.
وی ادامه داد: اصولا دیوید بوردول فیلمهایی از جنس «درباره الی...» را به خوبی میشناسد و در مورد این فیلم با احترام نوشت و به همین دلیل باید گفت که ابعاد جهانی فیلم نیز کاملا محرز شده است.
«اصغر فرهادی» در ادامه در پاسخ به سوالی که آیا در پایان ما تصویر الی را در سردخانه میبینیم یا خیر، گفت: این مورد از آن چیزهایی است که من هرچه بگویم عدهای از پاسخ من راضی و در مقابل عدهای دیگر ناراحت میشوند. به گونهای پاسخ میدهم که هر دو گروه از آنچه کشف کرده و بر اساس نشانههایی به آن رسیدهاند، دور نیفتند.
کارگردان «درباره الی...» اظهار داشت: آن کسی که در کیسه سیاه رنگ داخل سردخانه خوابیده بود، واقعا خود خانم علیدوستی بود که با گریم غرق شدگی را هم نشان داده بودیم اما تصویری که گرفته شد نوع دکوپاژ و میزانسن تصویر درشت و قطعی از صورت الی نبود. به همین خاطر است که به طور مشخص او را در انتهای فیلم نمیشناسیم یا به سختی میشناسیم و باز شک داریم که درست شناختهایم یا نه.
وی افزود: اما مورد مهمتر این است که شخصیتی در قصه است که تا 40 دقیقه اول فیلم احساس میکنیم او را میشناسیم و بعد به یک باره غیب میشود و همه شروع میکنند به جراحی کردن آن شخصیت و تماشاگر هم همراه میشود و در پایان فیلم همه احساس میکنیم که دیگر او را نمیشناسیم و اصلا نمیشناختهایم و حالا در پایان فیلم، جنازه او را میبینیم اما باز هم تماشاگر شک میکند و باور نمیکند که این خود «الی» باشد، دیگر به قیافه و چهره هم احساس میکند او را نمیشناسد. این شکی که در پایان فیلم بهوجود میآید و تماشاگر حالا به چهره هم الی را نمیشناسد نکته مهم واصلی برای من بود. فکر کرده بودم چگونه باید چهره این شخصیت را در انتهای فیلم نشان داد که احساس شک در شناسایی حتی چهره و ظاهر الی در تماشاگر بهوجود بیاید.
فرهادی در پاسخ به سوال دیگری در مورد دیالوگ حذف شده صابر ابر در نمایش عمومی گفت: تلاش بر این بود که هرنشانهای در فیلم، تنها یک بار نباشد و لااقل دو بارتکرار شود مثلا اگر در صحنهای یک اتفاق کوچک وجزئی میافتد در جایی دیگری از فیلم اشاره به ان اتفاق را داشته باشیم.
وی تصریح کرد: در مورد دیالوگ حذف شده نیز چون جایی دیگر دوباره به آن اشاره میشود و فقط اولی ممیزی شده، باز آنچه مد نظر بوده با اشاره بعدی حاصل میشود. وقتی صابر ابر وارد ویلا میشود بعد از این که وضو میگیرد، درخواست مهر میکند و میگوید «اگر یک مهر باشد...» که ما به خاطر ممیزی صدای آن جمله را ناچارا حذف کردیم، اما صحنه کامل در فیلم وجود دارد و با اشارههای بعدی تماشاگر در مییابد که علیرضا چرا به داخل اتاق میرود.
کارگردان «درباره الی...» در پاسخ به سوالی دیگر بیان داشت: تماشاگر فیلم از یک جایی از این که حقیقت فاش شود، نگرانی دارد و ناراحت است.حالا به نظر میرسد خود تماشاگر نیز از این که حقیقت گفته شود در هراس است. همینطور در انتهای فیلم بخشی از تماشاگران دوست دارند سپیده حقیقت را نگوید و کار به اصطلاح ختم به خیر شود. خیری که به پنهان کردن حقیقت و گفتن دروغ حاصل شده. حالا باید به عنوان تماشاگر به خودمان رجوع کنیم که چرا در چنین موقعیتی ما هم مثل شخصیتهای فیلم انتظار داریم حقیقت پنهان بماند.
وی در ادامه با اشاره به صحنه پانتومیم در فیلم گفت: کلیدیترین صحنه فیلم برای من صحنه پانتومیم است. کارکردهای زیادی از نظر شخصیتپردازی، ساختار و نشانه شناسی دارد. در تلاش بودم تا در صحنه پانتومیم، کلماتی به سمع تماشاگر برسد که بعدتر کلیدهایی باشند برای رمزگشایی فیلم. چه در داستان و چه در مضمون. کلماتی چون مادر،خوب، بد، زشت، ترازو، حق، حقوق،قضاوت، تعبیر،تعبیر خواب و... که اینها همراه با بازی و شوخی اجرا میشوند و در لحظه تماشا، تماشاگر احساس نمیکند کلمات مهم و به درد بخوری میشنود اما بعدها رجوع کرده و مسیریابیاش را با این نشانهها پی میگیرد.
فرهادی در ادامه نشست در پاسخ به سوالی که بعد از «چهارشنبه سری» چه اتفاقی در مسیر سینمایی اش افتاد که به «درباره الی...» رسیده اظهار داشت: خیلی سخت است که بگویم چه روند و اتفاقی در مسیر کار ی ام رخ داده است. اما «شهر زیبا» و «چهار شنبه سوری» در کنار هم من را به مسیری که باید برای فیلمهای بعدیام پیش میگرفتم، آگاه کردند. حرکت آگاهانه در این مسیر با «دایره زنگی» ادامه پیدا کرد.
وی ادامه داد: وقتی فیلمنامه «دایره زنگی» تمام شد و آن را به گروه سازندهاش تحویل دادم، مدام وسوسه داشتم که در جریان کار باشم اما برای فرار از این وسوسه و سرگرم کردن خودم شروع کردم به نوشتن یک فیلمنامه جدید که همین«درباره الی...» بود.
کارگردان فیلمهای «رقص در غبار» و «چهارشنبه سوری» در ادامه تأکید کرد: راز آمیزی الی، نخ تسبیح معمای داستان فیلم است. من اگر بنویسم که معنی آن سه نقطه جلوی عنوان درباره الی در تیتراژ چیست و یا اسم کامل الی چه هست، لذت کشف فیلم را از تماشاگر گرفتهام. این راز آمیزی به نظر من ویژگی جنس کار است.
فرهادی افزود: در این که من در دنیای شخصی خودم این شخصیتها را ممکن است جور دیگری ببینم و یا قضاوتی درباره هر کدام داشته باشم و با بعضی بیشتر همدردی با بعضی کمتر، شکی نیست اما سعی میکنم این نظر و قضاوت را در فیلم جاری نکنم اما حس شخصی من نسبت به الی، همیشه توام با همدردی عجیبی است. در طول فیلمبرداری هم وقتی به سکانس بادبادک بازی او رسیدیم، حس و حال غریبی داشتم.
وی در پایان اظهار داشت: من اساسا معتقد نیستم که آدمهای درون فیلم دارند دروغ میگویند بلکه من آنرا یک نوع ویژگی فرهنگی میبینم و اسم آنرا رذیلت یا دروغ نمیگذارم و اساسا با معیارهای مرسوم اخلاقی نمیسنجم. من فکر میکنم آدمها در این فیلم جنسی دروغ را ندارند که در آن ذینفع باشند. بیشتر با این کار خود قصد دارند آن آرامش لرزان نسبی موجود را به هم نزنند و با پنهان کردن حقیقت، آرامش بیریشه و موقتیشان را حفظ کنند. به همین خاطر، نمیتوانیم بگوئیم که «درباره الی...» داستان دروغهای طبقه متوسط جامعه است.