عکس متین حیدرنیا با شهاب حسینی + نقد مستند همسفران الی


               





استقلال در بازنمایی
فرهنگ > سینما  - مهرزاد دانش


چهارشنبه 14 اردیبهشت، فیلم مستند «همسفران» ساخته مشترک حمید قربانی و مریم نراقی، در یک تک‌سئانس در سینما آزادی اکران شد. این مستند، مروری بر موقعیت‌ها و اتفاقات و فضای پشت صحنه فیلم سینمایی «درباره الی...» است و سازندگان آن نیز جزو گروه کارگردانی اثر بوده‌اند و در فیلم جدید اصغر فرهادی، «جدایی نادر از سیمین» نیز همین سمت را داشتند. این مستند با استقبال فراوان مخاطبان رو به رو شد و بنا بر همین علت، قرار است چهارشنبه 21 اردیبهشت مجددا اکران شود. به این مناسبت، در یادداشت حاضر نگاهی اجمالی به مستند مزبور می‌اندازیم.

قبل از هر چیز باید گفت ساخت مستندی راجع به یک اثر یا شخصیت محبوب و معتبر دشواری‌های خاص خود را دارد که عمدتا در دو جنبه جلوه‌گر است. نخست آن که آن پدیده محبوب چنان در دل و ذهن مخاطبان جای باز کرده که هر طرفداری بر این پندار خواهد بود که مستند مربوطه حتی‌الامکان نزدیک به برداشت‌های او باید باشد.

فیلمی همچون «درباره الی...» قطعا برای دوستدارانش از جنبه‌های مختلف مورد توجه قرار گرفته و اگر کسی که دارد مستندی درباره‌اش می‌سازد بنا بر برداشت و ذوق و سلیقه و دیدگاه خود، برخی از این جنبه‌ها را کمتر یا بیشتر لحاظ کند، امکان فراوان دارد که کارش مورد پسند قرار نگیرد.

مستندساز اگرچه کارش ترسیم حداکثری واقعیات است، اما کادر و فضای محدود سینما و تصویر ناخواسته بخشی از واقعیت‌ها را حذف می‌کند و بر برخی تمرکز بیشتر وارد می‌آورد. چنین فرایندی خواه‌ناخواه ، قضاوت نهایی مخاطب را به مستند، سخت می‌کند.

از طرف دیگر فرهادی و فیلمش از نام‌های ماندگار در هنر و فرهنگ معاصر این دیارند و شدت تلألو حضورشان می‌تواند سایر جنبه‌های پیرامونی را تحت‌الشعاع قرار دهد. به عبارت دیگر مستندساز هر چقدر هم کارش مطلوب و ارزشمند باشد، سایه سنگین سوژه ممکن است همچنان او و مستندش را در حاشیه قرار دهد و موقعیت خود را مجددا بازسازی و متجلی کند. مانند آن که یک عکاس خبره از منظره‌ای بسیار زیبا، عکاسی کند و خلاقیت و توانمندی فراوان در تعیین کادر و زاویه و فاصله و نور به خرج دهد، اما منظره چنان چشمگیر باشد که عکاس به نظر نیاید و توجه همگان به خود تصویر منظره جلب شود تا هنر عکاس در ثبت آن.

حاصل کار قربانی و نراقی خوشبختانه تا حد زیادی این دشواری‌ها را پشت سر گذاشته است. شاید یکی از دلایل این امر، نزدیکی این دو، به فرهادی و فیلمش بوده که به اقتضای مسئولیت‌شان در جزء جزء «درباره الی...» حضوری جدی داشته‌اند و فراز و نشیب‌های متداول را به خوبی می‌شناخته‌اند و در گزینش قطعات مورد نظرشان با آگاهی و درایت عمل کرده‌اند.

یکی از مهمترین جنبه‌های این مستند، فرم روایی آن است که همگام با الگوی روایی خود «درباره الی...» آغاز می‌شود و به اوج می‌رسد و فرجام می‌یابد. در مستندهای تک‌نگارانه از یک فیلم یا فیلمساز معمولا روال این است که از نقطه آغازین طراحی پروژه سینمایی بررسی انجام می‌شود؛ مثلا ایده اولیه چگونه شکل گرفت، فیلمنامه چطور نوشته شد و مراحل بعدی...اما در «همسفران» از این قالب کلیشه‌ای فاصله گرفته شده است.

نراقی و قربانی با همان صحنه فریاد در تونل شروع می‌کنند و با اقامت در ویلای کنار دریا ادامه می‌دهند و به تناسب بافت حاکم بر سکانس‌های برگزیده‌شان در این توالی منطقی، یکی از جنبه‌های کارگردانی فرهادی و هنرمندی سایر عوامل کار را مطرح می‌سازند. مثلا به موازات سکانس دویدن بچه‌ها به سمت مردان در حال بازی والیبال، عنصر چگونگی کار کردن با بازیگران خردسال مطرح می‌شود و یا همگام با سکانس جست‌و‌جوی آرش در دریا، شیوه فیلمبرداری زیر آب و یا روی تلاطم امواج مورد بررسی قرار می‌گیرد و یا موقع نمایش سکانس تصمیم‌گیری شخصیت‌های فیلم برای گفتن یا نگفتن حقیقت به علیرضا، بحث میزانسن به تأکید گذاشته می‌شود.

همچنین در هر سکانسی که یکی از بازیگران حضور چشمگیرتری دارد، نوبت صحبت‌های خود بازیگر می رسد که راجع به کارش اظهارنظر کند. این شیوه هوشمندانه روایی هم واجد تمهید مرور بر فیلم اصلی است و هم با قالبی دینامیک توجه مخاطب را برای تعقیب گزیده‌های پشت صحنه‌ای بیشتر برمی‌انگیزد.

نکته دیگر خلاقیت‌هایی است که سازندگان همسفران در تداعی‌سازی حس و حال صحنه‌های «درباره الی...» با فضای جاری در پشت صحنه‌های مربوطه به خرج داده‌اند. مثلا ایده فست‌موشن پشت صحنه سکانس تصمیم‌گیری جمع راجع به علیرضا و یا تمهید اسلوموشن پشت صحنه سکانس سر رسیدن علیرضا به محوطه خارجی ویلا، به خوبی در انتقال سپهر احساسی مورد نظر نقش موثر داشته‌اند.

نکته بعدی آن که نراقی و قربانی به خوبی نکاتی را از مجموعه موقعیت‌های پشت‌صحنه‌ای استخراج کرده‌اند که به خوبی می‌تواند در فراگردی آموزشی و تخصصی قرار گیرد. در تصاویر پشت صحنه‌ای معمولا تمایل بر آن است تا از خرابکاری‌ها و نمک‌ریزی‌ها و موقعیت‌های خنده آور و مفرح استفاده شود ( چند روز قبل داشتم برای دوستی تعریف می کردم که به تماشای این مستند رفته‌ام فوری پرسید «خب گاف‌های فرهادی و بازیگرها چی بود؟ گلشیفته و ترانه کجا خرابکاری کردند؟» این سئوال ها نشان می‌دهد کثرت مستندهای سطحی این چنینی تا چه حد بر ذائقه و انگاره مخاطبان تأثیر مخرب گذاشته است)، اما کار سازندگان «همسفران» از این روال سطحی بسیار دور است.

هر سینمادوست یا دانشجوی سینما با تماشای این مستند می‌تواند نکات نابی را در امر کارگردانی و...بیاموزد که در فضاهای تئوریک و آکادمیک ممکن است خبری از آن‌ها نباشد. این نکته‌های ناب حتی در فضاهای مفرح هم چشمگیر است. مثلا ضرب گرفتن خود فرهادی با آواز «دریا دریا» و یا ادای شمشیربازی سامورایی‌ها بعد از سکانس رقص یا کلنجار رفتن با پسرک خردسال درباره نحوه نادرست ادای کلمه پانتومیم، اگرچه ظاهری خنده‌آور و شوخ دارند، اما در بطن خود یاد می‌دهد که چگونه یک کارگردان کارکشته و مسلط برای اجرای بهتر صحنه مورد نظرش از شوخی‌هایی معطوف به تخلیه انرژی‌های مازاد بهره می‌برد.

مستند «همسفران» ظرافت‌های متعددی چه در فرم ساختاری و روایی و بصری‌اش به مثابه اثری مستقل و چه در بازنمایی خلق اثری باشکوه در سینمای ایران دارد که نشانگر دقت نظر نراقی و قربانی در ثبت و گزینش و روایت‌گویی است. شاید ارائه این توانمندی، اذهان علاقه‌مند را متوجه این واقعیت کند که فیلم شاخصی همچون «درباره الی...» اگرچه امتیازهایش تا حد بسیار زیادی مربوط به خود نویسنده و کارگردانش است، اما بدون وجود گروه کارگردانی قابلی که شرایط پیرامونی و بسترهای درونی را مهیا برای پیاده شدن نظرهای فیلمساز کند، کمال مطلوب محقق نخواهد شد. این نیز یکی از آموزه های جدی «همسفران» است.