( پس از سیو کردن ، عکس ها را با کیفیت و اندازه واقعی ببینید ! )
************
بوتار گفت:"روزنامه نگارها یک عده آدم دروغگو و دورو هستند. همیشه زیر کاسه شان یک نیم کاسه است. دایم به فکر توطئه هستند. من به عنوان یک معلم با سابقه، متعهد و متفکر تا چیزی را به چشم خودم نبینم باور نمی کنم. من یک سیستم فکری مرتب و علمی دارم." رویم را به احمد ساعتچیان کردم و پرسیدم:" به من کنایه می زند؟!" خندید و گفت:"دیالوگش را تمرین می کند." شهاب حسینی با صدای بلند و لبخند زنان این جملات را با خود تکرار می کرد. این بار قرار نیست او در نقش جوانی عاشق ظاهر شود. حسینی نقش بوتار را بازی می کند، اتودهای مختلفی برای آن داشته است تا بالاخره آن چه این شب ها روی صحنه می بینید را هم خودش و هم فرهاد آییش پسندیده اند. بعد از تمرینات متوالی با اندکی کم و زیاد کردن برخی حرکات، رفتارها یا تغییراتی در لحن و گفتار توسط آییش، حسینی بوتارش را پیدا کرده است. از کار در تئاتر راضی و خشنود به نظر می رسد. به او می گویم یک جمله دربارۀ تئاتر بگو، می گوید:"تئاتر برای من لمس تپش قلب کاریست که دارم انجام می دهم." از این ها که بگذریم یکی از مهم ترین دلایل خشنودی او، به گفتۀ خودش، کار در کنار مهدی هاشمی است. مهدی هاشمی از بازیگران محبوب اوست و کار کردن با وی برایش لذت بخش است. شهاب حسینی در این نخستین شب های اجرا خیلی خوب و مسلط بر صحنه ظاهر شده است. بعد از یکی از اجراها از او شنیدم که می گفت:"اگر یک لحظه را خراب کنی، بقیۀ بازی را از دست خواهی داد." بله آقای حسینی در تئاتر خبری از cut نیست نباید لحظه را از دست داد!!!!!!!
منبع:
http://www.rhinoceroses.blogfa.com
سلام دوست عزیز
خوبه امیدوارم همینطور به کارت ادامه بدی
به ما هم سری بزن
اگه مایل به تبادل لینک با من هستی منو با نام عکس و بیوگرافی بازیگران لینک کن و برام پیام بزار
با آرزوی موفقیعت بیش از پیش شما
به امید دیدار
رزرو بلیط از طریق وب سایت فرهاد آییش
http://theater.farhadayeesh.com
سلام شیوا جون
مرسییییییییییییییییییی عزیزم مطلب خیلی خوبی بود.عکسام خیلی عالین.
شهاب عزیز تبرییییییییییک میگم.
با اینکه بار اولشونه به طور حرفه ای تاتر کار میکنن ولی چقد همه از بازیشون تعریف میکنن.این سایتیم که نازنین نوشته باز نمیشه..شیوا چی کارکنم؟؟؟
در ضمن نازنین جون کاش بیشتر از دیدارت با شهاب میگفتی واسمون....
هالی جون بابت جواباتم خیلی ممنونم
وبلاگ کاملی داری
و خوشحالم که طرفدار بازیگر با شخصیت و خوش تیپی هستی
من شما رو لینک کردم
خوشحال میشم شما هم ما رو لینک کنی
نازیییییییی ... حیف نمی تونم بیام ببینمت
سلام شیوا جان,,,,خوبی عزیز??? ممنون از جوابت ,,,, برات ایمیل زدم ,,, مرسی که سایتی رو که گفتم اینجا گذاشتی ,,,,
صدیف جان شهاب خیلی خوش برخورد و دوست داشتنی بود مردم دورش جم شدند با همه صحبت کرد همگی امضا می خواستند ,,, که شهاب هم باهاشون صحبت می کرد و امضا می داد ,,,, گریمشون هم خیلی بهشون میومد,,,اره گلم نمی دونم چرا سایت باز نمیشه!!!!
ممنونم از عکسای زیبایی که گذاشتی شیوا جون.آزاده جونم مرسی فدات شم.
ممنون از عکسای قشنگت.
سلام شیوا جون مرسی از عکسا.خیلی قشنگن
نازنین جون ممنون از توضیحات خوبت.شهاب همیشه دوست داشتنی و مردمی و با اخلاق بوده.برای همینم اینقد محبوبه.سایتیم که گفته بودی شیوا گذاشته رو وب تو قسمت شهاب در کرگدن از اونجا میتونی وارد شی عزیزم.
در ضمن بچه ها برید به سایتی که شیوا جون گذاشته. تو قسمت اخبار تاتر یه پارت جدا برای شهاب داره اونجا میتونید براشون نظر بذارید.
شیوا جون خسته نباشی گلم.فقط میشه بگی آخر نمایش وقتی براشون دست میزدین .وقتی براتون دست تکون دادن چی شد؟؟؟؟آخهّ چرا بقیشو ننوشتی خانوم....
من که خیلی کنجکاو شدم....
اتفاق خاصی نیفتاد عزیزم ولی واقعا در بیان نمیگنجه.حسه.من بلد نیستم احساسو بنویسم.
بعد از اینکه تموم شد بازیگرا به ترتیب اومدن و ما تشویقشون کردیم.آقای حسینی هم اومدن و برای ۳ طرف سالن تعظیم کردن.و ما همچنان تشویقشون میکردیم.وقتی هم که میخواستن برن دست تکون دادن و رفتن.
در ضمن اینو تو کامنت قبلیم یادم رفت بگم که انقدر استقبال از نمایش زیاد بود که عده ای روی زمین نشسته بودن و حتی انتهای سالن ایستاده بودن و دو ردیف بین صندلی ها هم به وسیله مشتاقانی که روی زمین نشسته بودن پر شده بود...
در ضمن وبلاگی که توی پست قبلی نوشتم،وبلاگیه که توسط خانم شکوفه هاشمی عکاس تئاتر کرگدن ایجاد شده.البته ایشون در این تئاتر نقش ژولی رو هم بازی میکردن.
مرسی شیوا جووووووونم منم می خواااااااااااااام ببیننننننننننننننننم
سلام شیوا جان ممنون از بابت خبرات.تو رو خدا عکس پسر شهاب جونو اگه داری براممون بذار خیلی دوست دارم ببینمش.
سلام شیوا آخه چی بگم بهت منم امشب اونجا بودم نکنه اونی که گل داد تو بودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
زهرا جان من چهارشنبه شب رفتم.چهارشنبه ۷ تا ۹.
فکر کنم تو پنجشنبه رفتی.چون نظرت مال جمعه اس،ساعت 1. ولی نظر من مال پنجشنبه اس ساعت 12 شب.
وای شیوا جون دارم میمیرم .منم می خوام خوش به حالت.یهو دیدی از شیراز اومدم تهران واسه این تئاتر.
سلام شیوا جان ممنون از بابت خبرات.تو رو خدا عکس پسر شهاب جونو اگه داری براممون بذار خیلی دوست دارم ببینمش.تو رو خدا سلام منو هم به شهاب برسون.
عکس محمد امین رو ندارم.
اما کلیپی رو که سال تحویل در برنامه ۷ سین پخش شد میتونم بذارم.البته نه الان.چون سرعت اینترنتم خیلی پایینه و آپلود کلیپ یه جورایی غیر ممکنه !
اما اگر صبر کنی ایشالا تو کامل کردن آرشیو وبلاگ اون کلیپ رو هم میبینی.
شیوا جون چراجوابمو ندادی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟//
صبر کن عزیزم
گر صبر کنی ...
ایمیل میزنم برات
سلام به همه ی دوستای گلم.می خواستم از کسانی که تئاتر رو دیدن بپرسم که همسرشون رو در اونجا ندیدن؟؟یا بازیگرای دیگه رو که اومده باشن؟
سلام عزیزان
شیوا خانم چرا درباره فیلم آناهیتا با بازی شهاب حسینی ،میترا حجار و پوریا پورسرخ چیزی نمی نویسی؟
چشم !
مینویسم.
سلام چرا من محمود شهریاری رو دیدم که برای تماشای تئاتر اومده بود.
سلام
مرسی از عکس های خوبت
امیدوارم همین طور عالی به فعالیتت ادامه بدی.
سلام شیواجان خسته نباشی عزیزم چرا درمورد آلبوم رایاچیزی نمی نویسی این آلبوم کی منتشر می شود لطفا پاسخ سوال من را بده مرسی
عزیزیم فعلا از آلبوم رایا خبری نیست و مثل اینکه حالا حالا ها نباید منتظر شنیدنش باشیم.
اگه خبری شد مینویسم.
سلام به هممممممممممممه زهرا جون کسی که ۵شنبه ۱۴ اذر اخر اجرای اول گل اورد خانوم شهاب بود. پالتوی مشکی وشال سبز پوشیده بود. همراه با خانم تهمینه میلانی اومده بود
سلام اخی چه رمانتیک ایشاالله همیشه خوشبخت باشند
پانی جون شما ازکجا می دونی اون خانومش بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلاممممممممممممممممممم. صاحبه جون . چون بعد از اجرا دیدمشون .اقای حسینی به چند نفر از همکاراشون معرفی کرد .
پانی جان من که نپرسیدم مهتاب خانم پرسیدن
سلام ممنونم از لطف شما . واسه ما هم ایمیل های قشنگ و ناز بفرستید .
!!