نگاهی به فیلم محیا ۲

این شهاب حسینی دوست داشتنی/بهترین فیلم روی پرده؟! 

 یادداشت نویسنده سایت سینمای ما بر فیلم محیا 

 

سینمای ما - صوفیا نصرالهی:  از بین فیلم های روی پرده همه را دیده بودم به جز "محیا". پوسترهای فیلم و خلاصه داستان و چیزهایی که شنیده بودم هم شوقی در من ایجاد نمی کرد که وقت بگذارم و بروم فیلم را ببینم. از فیلم های روی پرده که با توقع و شناخت و علاقه سراغشان رفتیم چه دیده بودیم که حالا سراغ فیلمی برویم که اشتیاقی هم برای دیدنش نبوده است! اما همین اول باید بگویم که این از آن پیشداوری های نادرست بود.
امروز مجبور بودم مدتی وقت بگذرانم و خب انتخاب اول سینما بود. همه ی فیلم ها را هم که دیده بودم(بعضی از فیلم ها را دو بار هم دیده بودم و دیدنشان برای بار چندم در حکم تیر خلاص بود!) پس انتخابی جز "محیا" باقی نمی ماند. تصور کنید که سانس 12 ظهر، سینما صحرا و سالنی که به جز من حتی یک نفر هم در آن نبود. منتظر بودم که یا فیلم را به خاطر به حدنصاب نرسیدن تماشاگران نشان ندهند و یا نیم ساعتش را که دیدم، خودم خسته شوم و بیرون بیایم. اما خدا را شکر هیچ کدام از این اتفاق ها نیفتاد. فیلم را که در کمال تعجب فقط برای من یک نفر اکران کردند و از آن مهم تر این که یک ربع فیلم که گذشت دیدم چقدر مشتاق دیدن سرانجام داستان هستم. پس تا پایان فیلم نشستم و ساعتم را هم نگاه نکردم. نکته ی انتحاری یادداشت هم اینجاست که بنظرم "محیا" با یک سری اصلاحات و یکدست کردن لحن فیلم می توانست بهترین فیلم روی پرده در حال حاضر باشد. البته همین حالا هم با کمی اغماض صاحب این مقام هست. حالا معلوم می شود که "محیا" چه دارد که دیدنش تجربه ی خوبی است که در این اوضاع می شود توصیه اش کرد.

نکات مثبت
مثبت ترین، مهمترین و بهترین نکته ی "محیا" این است که قصه دارد. شروع و پایان درست و حسابی دارد. مدت هاست که این فاکتور ساده ی فیلم های سینمایی برایمان تبدیل به رویا شده است، این که داخل سینما برویم تا روی پرده داستان زندگی چند تا آدم و چند تا خانواده را ببینیم. "محیا" از همان شروع قصه اش را خوب تعریف می کند. کاری می کند که سرنوشت این دختر و پسر جوان عاشق برایمان مهم شود. وقتی ممکن است داستان عشق و عاشقی طولانی و خسته کننده شود، با شرطی که دختر برای ازدواج می گذارد ریتم قصه را حفظ می کند. و تازه یک سری روابط علت و معلولی در فیلم وجود دارد که به منطق داستان کمک می کند. این که اوایل فیلم در اتاق عمل حال جاوید بد می شود و قضیه ی حساسیتش همه و همه در ادامه به کار فیلم می آیند. شخصیت های فرعی فیلم مثل دختر خاله جاوید و پسردایی محیا کاراکترهای کلیشه ای همیشگی هستند اما خوبی کلیشه ها این است که امتحانشان را پس داده اند و در جای خودشان به درد می خورند. هنوز هم رقبای یک قصه ی عاشقانه، ما را برای دیدن سرنوشت شخصیت های اصلی فیلم کنجکاوتر می کنند.
بعد از قصه می رسیم به بازیگران. "شهاب حسینی" فیلم محیا بهترین شهاب حسینی است که تا حالا دیده ایم. خنده ها و شوخی ها و نگرانی و ابراز احساساتش همه به جا و به اندازه است. معمولا حسینی در نشان دادن احساسات عاشقانه نقش هایش کمی افراط می کند اما در محیا کاملا این قسمت بازی اش کنترل شده و دل نشین است. این جا یک شور و شیطنت مخفی دارد که جذابش می کند. نمونه اش هم وقتی است که محیا شغل اصلی پدر و مادرش را به او گفته و خداحافظی می کند اما جاوید که هنوز حرف محیا را باور نکرده و شوکه هم هست برایش با لبخندی دست تکان می دهد!فکر می کنم یکی از نکاتی که به بازی حسینی کمک کرده قطع نسبتا سریع صحنه ها بوده است. فیلم خیلی سریع از گفت و گوهای جاوید با محیا و بد شدن حالش در اتاق عمل و غسالخانه می گذرد و در نتیجه حسینی مجبور نیست تا بیش از اندازه از اشک و آه کمک بگیرد. این است که شاهد بازی خیلی خوبی از او هستیم.جایزه اش واقعا به حق بوده است.
نکته ی مثبت آخر هم پایان بندی فیلم است. هر پایانی به جز این احتمالا تماشاگر را شاکی و ناامید می کرد. اما حالا شاید پایان خوش ماجرا در نظر بعضی ها سرهم بندی شده یا کلیشه ای باشد اما دقیقا پایانی است که به این فیلم می خورد. پایانی است که تماشاگر را راضی از در بیرون می فرستد. هر اتفاق دیگری که به جز این آخر فیلم می افتاد، باعث می شد تماشاگر احساس شکست کند.

نکات منفی
الهام حمیدی را البته نمی توان کاملا از نکات منفی فیلم به حساب آورد اما معصومیتش کمی توی ذوق می زند. خیلی خنثی نقشش را بازی کرده. حتی در خلوت خودش هم طوری رفتار می کند که حس می کنیم جاوید و کرم برایش فرقی ندارند!

اما منفی ترین نکته ی "محیا" از قضا درست وقتی اتفاق می افتد که فیلم لحن کلیشه ایش را از دست می دهد. درست جایی که فیلم می خواهد در کنار داستانی که تعریف می کند حرف های معناگرا و خوب بزند. اینجا همان قسمت هایی از فیلم است که اگر حذف شود آن وقت با قدرت می توان از "محیا" دفاع کرد و آن را فیلم خوبی دانست. میرطاهر که قرار است مراد جاوید شود آزار دهنده ترین کاراکتر فیلم است. دیالوگ هایش را انگار از کتاب اخلاق مدرسه برداشته اند و مطمئنم در زندگی واقعی به قدر سر سوزنی هم حرف هایش نمی تواند کسی را متحول کند. شخصیت میرطاهر نمونه ی بد استفاده از کلیشه پیر دانا و فرزانه است. مشکل هم اینجاست که همه فکر می کنند اگر پیرمرد مو بلندی در یک روستا زندگی کرد و کلی هم حرف های حکیمانه از حفظ بود، آن وقت پیرفرزانه به حساب می آید. به خدا که برای فرزانگی نه روستا لازم است و نه موی بلند و نه پند و اندرز. حکمت به چیزهای خیلی درونی تری بر می گردد.
و آخرین قسمت منفی فیلم هم به زیبایی شناسی آن بر می گردد. چیزی که اگر وجود داشت فیلم را از حد فعلیش خیلی بالاتر می برد.زیبایی شناسی را خیلی نمی توان توضیح داد. برای تشریح منظورم ارجاعتان می دهم به فیلم "کنعان" و خانه ی مینا. آن خانه و دکور و چیدمان در "کنعان" مفهوم درست زیبایی شناسی است. این جا اما حتی در خانواده جاوید که هم متمول هستند و هم تحصیلکرده، چنین چیزی به چشم نمی خورد.

خلاصه این که اگر نکات مثبت و منفی "محیا " را کنار هم بگذاریم، خوبی هایش بر بدی هایش می چربد و می شود دیدن آن را توصیه کرد. لااقل بعد از دیدن فیلم خسته و عصبانی نیستید. البته توقع زیادی هم نداشته باشید. قرار است یک ساعت و نیم در سالن سینما، داستانی را که شاید بارها هم شنیده اید، یک بار دیگر ببینید و تمام. چیزی از فیلم با شما بیرون نمی آید اما....بعد از قصه های تکراری مادربزرگ هایمان و رسیدن دختر و پسر قصه به هم، خواب های شیرینی می دیدیم. مگر نه؟!

نظرات 10 + ارسال نظر
زهرا دوشنبه 13 آبان 1387 ساعت 22:25 http://napoleon.blogfa.com

همشهری جوان؟!!!!!!!!!
بی مانند بود عکسش.
حتماْ ببینید من هیچی نمی تونم بگم....

پارسا پنج‌شنبه 16 آبان 1387 ساعت 12:41

سلام
وبلاگ خوبی به نظر می رسه اما چیزی که توجهم رو جلب کرد این بودش که این وبلاگ تنها ۲ ماهه تاسیس شده اما شما نوشتی از سال ۸۴ !!!! خوب اگه اینطوریه منم یه وبلاگ می سازم و می زنم ۱۰ ساله دارم فعالیت می کنم
بهتره با بیننده های وبلاگتون صادق و رو راست باشی درست نیست بخواید از شهاب حسینی بنویسید و اینقدر دروغ .........

آقای محترم!
مثل اینکه شما تازه به این وبلاگ اومدید و از هیچی خبر ندارید.پس لطفا اینقدر زود قضاوت نکنید.
اگر با دقت وبلاگ و میخوندید متوجه میشدید که وبلاگ ما توسط یه موجود بی شعور هک شد و آرشیو ۳ سالمون از بین رفت.
این رو از پست شروعی دوباره میتونستید بفهمید.
من برای تاکید بر همین مطلب نوشتم که وبلاگ از سال ۸۴ افتتاح شده.
خواهشا دیگه اینقدر راحت به مردم تهمت نزنید.

آمیتیدا یکشنبه 19 آبان 1387 ساعت 10:21

سلام.
وای شیوا عکس همشهری جوان رو بذار تو وب منم ندیدم.
ببخشیدا آقای محترم شما تا الان کجا بودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
تازه اومدی !!!!!!حالا زود بفهمی که این وبلاگ اولین وبلاگ طرفداران آقای حسینی و ۳ تا ۴ سالم هست که تاسیس شده.

شیده سه‌شنبه 12 آذر 1387 ساعت 21:04

هی اقاهه نبینم دیگه تهمت بزنیا وگرنه.........................

سوری سه‌شنبه 19 آذر 1387 ساعت 17:34

من یکی از طرفداران سایت زیبای شما هستم امیدوارم همیشه پایدار باشین سایت شما چند سالی هست که براهه پس کسی نمی تونه از شما که حالا پیش کسوت شدین ایراد بگیره.

سوری چهارشنبه 20 آذر 1387 ساعت 17:14

سلام و خسته نباشید من چند وقتی هست که دنبال دانلود بخشهایی از سریال تب سردم اما گیرم نیومده شما نمی تونین کاری بکین ؟؟؟؟؟ ممنوووووووون.

سلام عزیزم
سروش سیما.
زنگ بزن از ۱۱۸ شمارشو بگیر.
از طریق سروش سیما میتونی هر برنامه ای که از صدا و سیما پخش شده بگیری.البته اگه تو آرشیوشون داشته باشن.

شرمیلا یکشنبه 25 اسفند 1387 ساعت 00:07

شیوای عزیز سلام
امیدوارم خودت را به خاطر حرفهای نامربوطی گه در مورد وبلاگ میزنند ناراحت نگنی. ما همه میدانیم گه تو سالها برای ان زحمت گشیده ای.
در ضمن سوری حان اگر بخواهد میتواند در سایتی گه روبرو نوشته ام روی سربال گلیگ گرده و تب سرد را دانلود گند.

رهگذر سه‌شنبه 29 دی 1388 ساعت 11:04

سلام شیوا خانم
قشنگ و بجا مینویسی ولی از شما که اهل هنرسینما هستی توقع داریم که زود عصبی نشی و انتقاد پذیر باشی و اگه انتقاد نابجا بود با منطق جواب بدی. پارسا سلام داد و انتقاد کرد شما حتی جواب سلامش رو هم ندادی.چرا؟

سلام
من کی عصبانی شدم ؟ :(
فکر کنم سو تفاهم شده.یادم نیست کدوم نظرشونو میگین.اگه لینکشو بدین توضیح میدم.

ما آخر نفهمیدیم مدیر این وبلاگ دختره یا پسر

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

شیوا و مهبان اسم دختره عزیزم‌ !

حالا..... سه‌شنبه 12 اردیبهشت 1391 ساعت 15:09

من کلی اطلاعات درباره ی شهاب حسینی دارم اولی این وبلاگ خیلی خوشحالم کرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد